خلاصة:
از جمله موضوعاتی که مباحث فراوانی در میان متفکران برانگیخته موضوع«اصالت فرد و
جامعه»است.ورود به مباحث علوم اجتماعی نیازمند نوعی نگرش به رابطه فرد و جامعه
است. از این رو رابطه فرد و جامعه به عنوان یکی از مهمترین مسائل علوم اجتماعی و
حتی علوم سیاسی در دوران جدید رخ می نمایاند. موضوع اصالت فرد و جامعه از جمله
مسائلی است که می توان گفت جایگاه خاصی در میان اندیشه متفکران دارد و بیشتر
اندیشمندان در این خصوص دیدگاه خود را بیان کرده اند. آنچه در این نوشتار به آن
پرداخته شده بررسی جایگاه و تاثیر اصالت فرد و اصالت جامعه در اندیشه سیاسی دو
تن از اندیشمندان صاحب نظر در این مقوله، یکی در حوزه تفکر اسلامی (شهید مطهری)
و دیگری در حوزه تفکر غرب (جان استوارت میل) است. شهید مطهری معتقد است
اصالت فرد و اصالت جامعه هر یک به تنهایی مردود است. اما جان استوارت میل، که
یکی از بزر گترین منادیان فردگرایی در حوزه تفکر غرب است، معتقد است انسا نها در
جامعه هیچ صفت و خاصیتی ندارند.
ملخص الجهاز:
مســئله مهم در اينجا اين اســت : آيا فرد اصالت دارد يا جامعه ؟ يا ديدگاه سومي در کار است که به گونه اي براي هر دو اصالتي را قائل است ؟ مقوله اصالت فرد و اصالت جامعه و مباحث مرتبط با آن از ديرباز توجه انديشمندان حوزه تفکر اسلامي و غربي را برانگيخته است و هر کدام بنا به شرايط و اقتضائات زماني و مکانــي دوره زندگاني خويش به آن پرداخته اند و در اين خصوص اظهارنظر کرده اند؛ اما آنچه در اين بين مهم اســت توجه به نقــش و جايگاه فرد به عنوان نقطه محوري در نظريات مطرح شــده اســت که مي توان اين گونه بيان کرد که تمامي انديشمندان به اين مسئله در بيان نظر خود توجه ويژه داشته اند؛ حال بنا به شرايط ويژه دوران حيات خود، يا با توجه به برخي آموزه هاي ديني ، به نقش و اهميت اجتماع نيز نگاه خاصي داشته اند.
در واقع ، بحث بر ســر اين اســت که آيا فرد شــخصيت واقعي و قائم به خود دارد و جامعه فقط مفهوم اعتباري اســت يا آنچه به واقع شخصيت دارد، جامعه است و فرد تمام شخصيت و هويتش تابع شخصيت و وجود جمعي جامعه است و به اين معنا قبول شخصيت براي تماشاگه راز، پژوهش نامه انديشه هاي استاد مرتضي مطهري فرد مســتقل از جامعه ، فقط امري اعتباري است يا ديدگاه سوم درست است و هر دوي اينها شخصيت واقعي دارند؟ شهيد مطهري در اين زمينه مي گويد: «نکته اي که در بحث اصالت بايد بدان توجه کرد، اين است که به تعبير برخي از متفکران ، بحث بر سر «من » انسان ها است ، نه درباره «تن » آنها» (مطهري ، ١٣٦٩: ١٤٠).