خلاصة:
اقتصاد مقاومتی مفهومی اقتصادی است که رشد و توسعه کشورمان در تمامی ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... را شامل می شود که مقصود از اجرای آن ایجاد امنیت، ثبات اقتصادی و عدم تزلزل در برابر شو کهای داخلی و خارجی است. توسعه کارآفرینی، مشارکت حداکثری مردم در اقتصاد کشور، افزایش بهره وری، ایجاد فرصت های سرمایه گذاری، افزایش تولید داخلی، مدیریت مصرف و افزایش ارزش افزوده به عنوان اهداف اصلی اقتصاد مقاومتی شمرده می شوند لذا تحقق اقتصاد مقاومتی در سایه توسعه کارآفرینی، مشارکت حداکثری آحاد جامعه، بهبود فضای کسب و کار، افزایش تولیدات داخلی و مدیریت مصرف، ارتقای آموزش و خصوصا مهارت منابع انسانی، ممکن است. نیروی انسانی یا نیروی کار یکی از الزامات اساسی و موثر در سیاست های اقتصاد مقاومتی است. مولفه مذکور یکی از مولفه های برجسته در رشد، شکوفایی، بالندگی و پویایی جامعه محسوب می شود. در مقاله حاضر سعی شده است تا نقش و اهمیت نیروی انسانی در تحقق اقتصاد مقاومتی بیان گردد.
ملخص الجهاز:
توسعه کارآفريني ، مشارکت حداکثري مردم در اقتصاد کشور، افزايش بهره وري ، ايجاد فرصت هاي سرمايه گذاري ، افزايش توليد داخلي ، مديريت مصرف و افزايش ارزش افزوده به عنوان اهداف اصلي اقتصاد مقاومتي شمرده مي شوند لذا تحقق اقتصاد مقاومتي در سايه توسعه کارآفريني ، مشارکت حداکثري آحاد جامعه ، بهبود فضاي کسب و کار، افزايش توليدات داخلي و مديريت مصرف ، ارتقاي آموزش و خصوصا مهارت منابع انساني ، ممکن است .
تاکيد بر تامين شرايط و فعال سازي سرمايه هاي انساني و همچنين محور قرار دادن رشد بهره وري در اقتصاد با تقويت عوامل توليد، توانمندسازي نيروي انساني، افزايش رقابت پذيري اقتصاد، ايجاد زمينه رقابت بين مناطق و استانها و به کارگيري ظرفيت و قابليت هاي متنوع جغرافيايي مناطق کشور که به عنوان اولين و سومين راهبرد کلي در حوزه اقتصاد مقاومتي ابلاغ شده است ، به تنهايي گويايي اهميت نيروي انساني در پيشبرد اين سياست ها است (باغچقي،١٣٩٣).
نقش توسعه نيروي انساني در اقتصاد مقاومتي امروزه ، نقش و اهميت نيروي انساني در فرايند توليد و ارائه خدمات در جوامع بشري به عنوان مهم ترين عامل مشخص شده است با نگاهي به مراحل تمدن بشري مشخص مي شود که نقش نيروي انساني از نيروي کار ساده به سرمايه انساني تکامل يافته است ، چرا که پيشرفت تکنولوژي بدون تحولات نيروي انساني فاقد کارايي است ، در عصر حاضر ديگر تزريق منابع مالي به عنوان فاکتور اصلي توسعه به شمار نمي آيد بلکه تحولات و بهره وري نيروي انساني به رشد خود سبب ارتقاي سازما نها و به تبع آن توسعه نظامهاي اقتصادي در جهان مي شوند، به طوري که سرمايه هاي انساني ميزان سرمايه هاي مادي را تعيين مي کنند .