ملخص الجهاز:
ابوتراب خسوری ریموند کارو کار مارا خراب کرده است شقایق عرفی نژاد «حتما حضرت پدر استعداد غریبی در صرف زبان رمشگی داشته که درزمان سکونت با زبانشان کلمات را به آنها میآموزد تا آنطور به جای ادای کلمات و انتقال معنا مثل پرندگان نوک دراز، زوزه نکشند و آنها را مجاب میکند تا با تلفظ مصوتهای کوتاه، گلوگاهشان را مهیای ترکیب اصوات و تولید کلمه کنند.
با او درباره ی میزان تسلط نویسندگان جدیدبر واژگان و زبان فارسی صحبت کردیم: چهقدر ادبیات امروز ایران را دنبال میکنید؟ طبیعی است که دنبال کنم.
ولی مسئله این است که در اکثر موارد، به خصوص در مورد نویسندگان جوان، نه آن رمانی که در فضای امروزی میگذرد از نظر واژگان غنی است و نه در رمانی که فضای تاریخی دارد از کلمات و نثر آن دوره ی تاریخی درست استفاده شده است.
میدانم برای نوشتن اسفار کاتبان مدتها تاریخ بیهقی و ادبیات کهن ایران را مطالعه کردهاید؟ چه چیز باعث شد چنین کاری بکنید؟ همان طورکه گفتم ایجاد یک آتمسفر یا مود تاریخی فی نفسه نیاز به واژگانی دارد که قادر باشد واژگان آن دوران را ایجاد کند.
ولی اجزایی هستند که میتوان با تعمیم آنها فضای بعضی مقاطع تاریخی را استنباط کرد و همه این جزییات چیزی جز واژگان نیستند که تنها ابزار خلق ادبیات است.
پس چرا نویسندگان ما بر این تنها ابزار خلق ادبیات تسلط ندارند؟ در یک رمان مثلا پانصد صفحهای فقط از 200 یا 300 کلمه استفاده شده است و این فقر دایره ی واژگانی نویسنده را نشان میدهد.