خلاصة:
هدف این مقاله، بررسی اثر هوش هیجانی در آموزش و پرورش است. ب راساس این نگرش که چرخه آموزش و پرورش برپایه یک حرکت سنتی عمدتا حول محور «آموزش شناختی» میچرخد، پرورش ابعاد عاطفی-اجتماعی نادیده انگاشته شده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از اینرو نقش هوش هیجانی در تبیین عوامل عاطفی و اجتماعی قابل تامل به نظر میرسد. که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد.
ملخص الجهاز:
"بهطور کلی باتوجه به پیشینهی گرایشهای عاطفی، اخلاقی و معنوی جامعه ایران که ادبیات و پند و اندرزهای بزرگان علم و ادب و هم آموزههای و معارف اسلامی بر ویژگیهای آن صحه میگذارند و باتوجه به ظرفیت بالقوه عاطفی-اجتماعی مردم این مرزوبوم و نیازهای روانی آنان نتایج این مقاله را با توان بیاید امکانی نوید بخش در زمینهی تدوین یک برنامهی راهبردی به شمار آورده به منظور غلبه بر مشکلات و پیامدهای منفی ناشی از رویکرد دان افزایی میتوان نتایج این پژوهش را در اختیار دستاندرکاران آموزش و پرورش در بخشهای گوناگون گزینش و تربیت آموزگاران، مربیان و دبیران، برنامهریزان درسی و مجریان اداری و پرورشی قرار داد، تا آنان بتوانند پس از بازنگری، با اتخاذ تصمیمات اساسی برنامههایی با سازوکارهای عاطفی- اجتماعی تدوین کنند و با آموزش دادن صحیح آنها در حکم مکمل آموزش هوش شناختی و دانش افزایی به ثبات عاطفی-اجتماعی، سازگاری و رشد وتعالی معنوی دانشآموزان یاری رسانند و با به وجود آوردن فضای مطلوب، سالم و باانگیزه در مدرسه زندگی دانشآموزان را سالم، با نشاط و غنی سازند.
14- ارتباط توسعه پایدار با حفظ محیط زیست در ایران تضادی بین توسعه پایدار وحفاظت محیط زیست وجود ندارد، در صورتی که برنامه ریزی های توسعه را در دراز مدت مدون کنیم و با توجه به ظرفیت اکوسیستم و محیط زیست به دنبال توسعه باشیم و مکان یابی ها با مطالعات صحیح و در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی انجام شود، آنگاه می توانیم همگام با حفاظت محیط زیست، توسعه را نیز پیش ببریم و این روندی است که در کشورهایی مثل استرالیا و نیوزلند به آن دست یافته اند و در عین دستیابی به توسعه، محیط زیست خود را نیز حفظ کرده اند."