خلاصة:
انسان موجودی کمالگرا است. بنابر این دغدغه همیشگی او نیل به کمالی حقیقی و سعادتی جاودانه است که تنها راه وصول به آن، تکیه برآراء اندیشمندان در این باب تلقی می شود. حال ارائه مصادیق حقیقی و غیر حقیقی متعدد، برای این مطلوب، گزینش مسیر صحیح را قدری صعب جلوه می دهد. در همین راستا و در این پژوهش بر آن اهتمام شده است که با استناد به ذخایر پر مغز ابن عربی، کیفیت طی طریق کمال در عوالم اخروی به تصویر کشیده شود. ابن عربی نیل به کمال را در گرو تزکیه و تهذیب نفس و پیمودن مراحل مختلف سیر و سلوک مبتنی بر علمی حقیقی و ایمانی راسخ می داند؛ به نحوی که سالک در ابتدای سلوک، معرفتی به خویش و به تبع آن به خداوند نیز ندارد و در نهایت سلوک، در ضمن دستیابی به معرفت نفس در می یابد که وجود او چیزی غیر از خدا نیست. معرفتی که ابن عربی در نظر دارد، علمی کشفی از سنخ یادآوری است که با استمداد از نیروی عشق، در نهایت به درک وحدت وجود که همان فناء فی الله است منجر می شود. از آن جا که مرگ چیزی جز انتقال از مظهریت اسم ظاهرالهی به اسم باطن او نیست، عوالم مختلف دارای اتحاد وجودی بوده به همین جهت سیر کمالی نفس با ازاله مادیات و رفع حجب و بهره مندی از رحمت واسعه الهی در قالب ارتقاء از یک اسم به اسم بالاتر صورت پذیرفته و عوامل بالا، علل معده چنین کمالی محسوب می شوند. به عبارت دیگر نفس به واسطه معدات، تحولی ذاتی به آن راه می یابد و از عالم شهادت وحس به مقام معنا سفر می کند و بر اساس استعدادی که از ناحیه معدات تحصیل کرده است معنا و صورتی را واجد می شود که از باطن ذات او پدید می آید. به این ترتیب نفس از باطن خود (که مثال یا عقل است) بهره مند شده و سیر کمالی را بر طبق عین ثابت خود تا بی نهایت می پیماید. لازم به ذکر است روش به کار گرفته شده در این مقاله توصیفی -تحلیلی است.
ملخص الجهاز:
آن چه در این پژوهش به آن پرداخته می شود این است که با توجه به اوصاف و ویژگی های عالم طییعت که جایگاه عمل و به فعلیت رسیدن قوا و در نتیجه ترقی و تکامل است، آیا می توان چنین حکمی را نیز در مورد عوالم برزخ و آخرت ساری دانست و تداوم حرکت کمالی انسان را در این عوالم جستجو نمود؟ یا این که کمال نفس، صرفا محدود به این عالم بوده و سرای دیگر، دار جزا و مکافات اعمال است و تنها آن چه در این عالم کشته شده است، برداشت خواهد شد؟ پیشینه پژوهش از منظر دین اسلام، نفس انسان در عوالم سه گانه دنیا، برزخ و آخرت، حرکت و تکامل دارد.
این آیه و مانند آن نشان می دهد که کسانی که در دنیا به عهد و ایمان خود وفا کرده اند و به حفظ ایمان خویش همت گماشتهاند برکات آخرت نصیب آن ها خواهد شد و خداوند آن ها را تزکیه و پاک می کند، کسانی که چنین نبوده اند، از این تطهیر و تزکیه محروم خواهند بود، این نصیب اخروی و تزکیه شدن همان استکمال و تبدل جوهری و وجودی نفس انسانی است که در نشئه مفارق از بدن صورت می گیرد.
استدلالی که می توان بر این امر داشت آن است که لذت و الم، خود نوعی ادراک و علم، محسوب می شوند و از آن جا که علم از منظر ابن عربی امری وجودی به شمار می آید نیل به چنین ادراکی، دال بر تحول ذاتی نفس می باشد.