خلاصة:
پژوهش حاضر، در راستای ترسیم چگونگی حضور روحانیت در ساماندهی
زندگی سیاسی مردم ایران، به این پرسش پاسخ میدهد که مبانی دینی سیرهی سیاسی
آیتالله بروجردی در دوران زعامتشان چیست؟ لذا مسالهی این پژوهش، شناخت
ریشههای دینی سیاستورزی معظم له، چه در نحوه ی ورود به سیاست و چه در نحوه
پرهیز از سیاست است و نشان میدهد که چگونه حوزه های علمیه، مراجع تقلید و
فقهای هم عصر آیت الله بروجردی، تابع سیاستهای اتخاذشده توسط ایشان بوده اند.
در این پژوهش، از آنجاکه در دوران زعامت ایشان - بنابر مقتضیات زمانه -
سیاست ورزی تفکیکی در دستور کار بوده است، از روش پدیدارشناسانه استفاده
کرده ایم. بنابر این نوع سیاست ورزی، فقهایی همچون آیت الله بروجردی اگرچه در
امر سلطنت دخالت نمیکردند، اما نسبت به مسائل دینی حساس بودند و در مواردی
نیز به کارگزاران نظام سیاسی تذکراتی میدادند؛ عدم حمایت معظمله از جریانهای
فکری حوزوی و فقهایی که بر حضور بیشتر روحانیون در مخالفت با نظام سیاسی حاکم اصرار داشتند، شاهد بر این مدعاست. مدعای این پژوهش آن است که
سیاست ورزی در حوزه ی علمیه ی قم - در دوران آیت الله بروجردی - مبتنیبر دوری
جستن و پرهیز از سیاست به دلیل فقدان اقتضائات زمانه تنظیم میشده است. این
روش، اندیشه ی سیاسی معظمله را با اندیشه ی سیاسی فدائیان اسلام و آیت الله کاشانی
متمایز میکند
ملخص الجهاز:
آیتالله بروجردی با اصرار علما به قم دعوت شد تا به ساماندهی زندگی مردم متدین ایران و جهان تشیع بپردازد؛ ولی بهدلایلی این اتفاق دنبال نشد و آیتالله وارد گود سیاست نگردید و از حیث اندیشگی و رفتاری، مواضعی را اتخاذ کرد که در مقابل اندیشه و رفتار آنانی قرار داشت که تلاش کرده بودند وی به قم بیاید و رهبری جامعه را برعهده بگیرد؛ وی سیاستپرهیز بود (فرهنگ اندیشه، 1381 و دوانی، بیتا، ج2: 338).
آیتالله بروجردی اگرچه بهطور مستقیم از دخالت در سیاست - بهدلایل پیشگفته - پرهیز داشتند، ولی اقدامات ایشان در طول 16 سالی که در قم بودند، بستری را برای سیاستورزان حوزهی علمیه مهیا کرد (جعفریان، 1382: 7 و 8)؛ اقداماتی که از تصحیح، نشر و چاپ کتاب برای طلاب گرفته (دوانی، 1340: 82-88) تا ایجاد ارتباط با شیعیان خارج از کشور و اعزام نمایندگانی همچون محمد محققی و مهدی حائری به برخی از کشورهای اروپایی و امریکایی (مکتب اسلام، 1339: 65-69)، تأسیس مجله، ایجاد ارتباط با علمای مصر و شرکت در تأسیس دارالتقریب که نشان از جهانیشدن اندیشهی دینی و مذهبی روحانیت داشت؛ در نهایت نیز، تربیت نسلی از فضلا که در دورهی بعد شمار زیادی از آنان - هم بهلحاظ علمی و هم سیاسی - نقش فعالی را در حوزهی علمیه عهدهدار شدند.
در اسناد تاریخی میخوانیم: «فدائیان اسلام، مشی سیاسی آیتالله بروجردی را نفی کرده و در مخالفت، تا مرحلهی پخش اعلامیه و سخنرانی بر ضد وی پیش رفتند» (منظورالاجداد، 1379:416-417؛ دوانی، 1371: 375-376) و این مشی ادامه پیدا کرد و بهجایی رسید که با توزیع اعلامیهی 14 خرداد 1329 به درگیری فیزیکی و زدوخورد علیه هم نیز رسید (رهنما، 1384: 90-94).