خلاصة:
پویایی شناسی و شناخت سیر تحول، تطور و تغییر ساختار درونی جوامع و عوامل موجده این دگرگونی، همواره یکی از موضوعات مورد علاقه رشته علوم سیاسی به ویژه جامعه شناسی سیاسی بوده است. جامعه آمریکا یکی از جوامعی است که طی دهه های اخیر، به دلیل موج گسترده مهاجرت به آن و هم چنین برخی تحولات درونی، همواره در معرض تغییر و دگرگونی اجتماعی و اقتصادی بوده است زیرا به لحاظ ماهیتی و از زمان کشف این کشور، عمده جمعیت این کشور را مهاجران اروپایی، آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتینی تشکیل داده اند. مهاجران مکزیکی، بیشترین تعداد مهاجران آمریکای لاتین را به خود اختصاص داده و توانسته اند از سال 2003، به دومین اقلیت جمعیتی در آمریکا تبدیل شده و جایگاه سیاه پوستان را بگیرند. مکزیکی ها مهاجرت به آمریکا را مهاجرتی داخلی تلقی کرده و احساس می کنند به سرزمین مادری خود هجرت می کنند. آنان اعتقاد دارند مناطقی که ایالات متحده در جنگ های 1846 تا 1848 از مکزیک گرفته و ضمیمه خاک خود کرده است، باید بدون جنگ پس گرفته شود. به این اقدام در زبان هیسپنیکی، «رکانکیستا» گفته می شود. مکزیکی ها تنها اقلیتی هستند که ادعای مالکیت بر خاک آمریکا را دارند و این مسئله، چالش بزرگی برای آمریکا شده است و پیش بینی می شود طی چند دهه آینده، موجبات فروپاشی اجتماعی ایالات متحده را فراهم کند. در این مقاله، روند تحولات صورت گرفته در ساختار اجتماعی آمریکا از نظر جامعه شناختی و به ویژه جامعه شناسی سیاسی مورد مداقه و تحلیل قرار می گیرد. پرسش این است که تغییرات جمعیتی و مهاجرتی به ویژه مهاجرت هیسپنیک ها چه تاثیراتی بر جامعه آمریکا داشته و خواهد داشت؟. برای پاسخ به این پرسش محوری، از مطالعه اسناد و مصاحبه با شخصیت ها و کارشناسان آمریکا و تحلیل موضوع از منظر نظریه «تغییر اجتماعی تالکوت پارسونز» و مکتب «کارکردگرای» بهره خواهیم برد.
ملخص الجهاز:
جامعه آمریکا یکی از جوامعی است که طی دهههای اخیر، به دلیل موج گسترده مهاجرت به آن و همچنین برخی تحولات درونی، همواره در معرض تغییر و دگرگونی اجتماعی و اقتصادی بوده است زیرا به لحاظ ماهیتی و از زمان کشف این کشور، عمده جمعیت این کشور را مهاجران اروپایی، آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتینی تشکیل دادهاند.
مکزیکیها تنها اقلیتی هستند که ادعای مالکیت بر خاک آمریکا را دارند و این مسئله، چالش بزرگی برای آمریکا شده است و پیشبینی میشود طی چند دهه آینده، موجبات فروپاشی اجتماعی ایالات متحده را فراهم کند.
(هانتینگتون، 1384) با توجه به مسائلی که بیان شد، مهاجرت به آمریکا نسبت به سالهای قبل با سختیهای بسیار بیشتری مواجه شده است و حضور بسیاری از مهاجران قانونی در این کشور با چالشهای بسیار بالایی همراه خواهد بود.
در حال حاضر نیز با روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهوری آمریکا سیاستهای ضد مهاجرتی این کشور به ویژه علیه هیسپنیکها افزایش یافته است.
سیاست خارجی مکزیک به دلیل هم مرزی با ایالات متحده و استمرار مهاجرت به مناطق شمالی، تحتالشعاع این امر قرار گرفته است زیرا مهاجران مکزیکی، برای دولت و ملت این کشور ارزآوری دارند.
مهاجرت مکزیکیها به چند دلیل از مهاجرتهای گذشته و دیگر مهاجرتهای معاصر، متفاوت است: ـ مجاورت جغرافیایی: در حال حاضر آمریکا با جریان عظیمی از مهاجرت مردم کشوری فقیر و همجوار رو به رو است که جمعیت آن تقریبا نصف جمعیت آمریکاست که به سادگی با عبور از خطوط مرزی زمینی یا رودخانهای، مرز دو هزار مایلی (3400 کیلومتری) را پشتسر گذاشته وارد خاک این کشور میشوند.
این در حالی است که در سال 1970، سفیدپوستان غیرهیسپانیک، 83 درصد از جمعیت آمریکا را تشکیل میدادند.