خلاصة:
هدف از این پژوهش نگاهی به تاثیر عوامل منابع انسانی موثر در اجرای موفق مدیریت کیفیت جامع و اولویتبندی آنها است. اگر چه ادبیات مرتبط با مدیریت منابع انسانی و تاثیرات آن بر مدیریت کیفیت جامع نسبتا زیاد هستند، اما مطالعات چندانی به رتبهبندی مهمترین عوامل منابع انسانی موثر بر اجرای موفق مدیریت کیفیت جامع نپرداخته است. با توجه به رشد پژوهشهای صورتگرفته در حوزه تاثیر مولفههای منابع انسانی بر مدیریت کیفیت جامع، این پژوهش با در نظر گرفتن صنعت نفت بهعنوان صنعت مورد مطالعه، پس از استخراج مولفههای منابع انسانی موثر در اجرای موفق مدیریت کیفیت جامع بهعنوان گزینههای رتبهبندی و نیز مولفههای اصلی استقرار مدیریت کیفیت جامع بهعنوان معیارهای رتبهبندی، با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی به رتبهبندی این عوامل پرداخته است. جامعهی آماری این پژوهش، مدیران منابع انسانی موسسه مطالعات بینالمللی انرژی و معاونت توسعه منابع انسانی در حوزه صنعت نفت جمهوری اسلامی ایران میباشد. نتایج حاصل از این پژوهش با بهکارگیری روش تاپسیس فازی و استفاده از نظرات 10 خبره در حوزه مدیریت منابع انسانی صنعت نفت، حاکی از نقش پراهمیت معیار رهبری بهعنوان یکی از ابعاد مدیریت منابع انسانی است و تاکید میکند که درک این مطلب در توسعة اجرای موفق مدیریت کیفیت جامع در صنعت نفت بسیار اهمیت دارد.
ملخص الجهاز:
ناظمی و اخروی (١٣٩٢) در مقاله ای با عنوان «ارتقای کیفیت جامع از طریق ارزیابی و بهبود عوامل کلیدی در یک صنعت تولیدی» با هدف رتبه بندی عوامل 1- Wickramasinghe 2- Haffar 3- Palo & Padhi 4- Nikolić & Nastasić موفقیت مدیریت کیفیت جامع ، شانزده عامل را در ادبیات موضوع شناسایی کردند و از طریق توزیع پرسش نامه میان مدیران آگاه در حوزه TQM پس از تحلیل نتایج دریافتند که سه عامل چشم انداز، پاداش و مشارکت کارکنان ، بر دیگر عوامل اولویت دارند.
هم چنین داو و همکاران (١٩٩٩) نیز نشان داده اند که چگونه تعهد کارکنان ، چشم انداز مشترک و جهت گیری مشتریان ، اثر مستقیمی بر کیفیت محصولات داشته است ؛ بر این اساس محققان دیگر نیز به بررسی ارتباط بین جنبه های دیگری از مدیریت منابع انسانی که در ابعاد نرم مدیریت کیفیت جامع قرار می گیرند بر موفقیت استقرار این نظام در عملیات ، پرداخته اند.
بر اساس آن چه در جدول شماره دو از ادبیات نظری تحقیق استخراج شد، در این جا مؤلفه های استقرار نظام مدیریت کیفیت جامع ، به عنوان معیارهای رتبه بندی متغیرهای پژوهش مورد استفاده قرار خواهند گرفت که عبارتند از: چشم اندازگرایی، توسعه مشارکت ، حذف موانع ، فرآیندگرایی، خلاقیت ، غرور و لذت از کار، راندن ترس و بیم ، ایجاد تغییر.