خلاصة:
امروزه تغییرات سریع در محیط و کوتاهتر شدن چرخه عمر محصولات و افزایش رقابت باعث شده است که سازمانها برای ماندگاری در محیط به دنبال راه حلهای جدید باشند. در چنین شرایطی توجه به عواملی همچون سرعت نوآوری، تسهیم دانش، رهبری دانش و تسهیم دانش به آنها کمک میکند تا خود را با تغییرات محیطی انطباق داده و در صحنه رقابت باقی بمانند. در این پژوهش، تاثیر رهبری دانش و سرمایه اجتماعی به واسطه تسهیم دانش بر سرعت نوآوری در شرکت عالیس بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش پژوهش، پیمایشی- همبستگی است. جامعة آماری تحقیق حاضر شامل کارکنان شرکت عالیس در شهر مشهد است. براساس حجم جامعه، نمونه¬ای متشکل از ۳۰۰ نفر از طریق فرمول کوکران، با روش نمونه¬گیری تصادفی ساده انتخاب شد. تجزیهوتحلیل به کمک روش مدلسازی معادلات ساختاری(SEM) و نرم افزار Amos صورت پدیرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که معادلات ساختاری به کار گرفته شده، مدل نظری قوی برای پیش بینی سرعت نوآوری از طریق رهبری دانش، سرمایه اجتماعی و تسهیم دانش است. همچنین تاثیر معنیدار سرمایه اجتماعی بر سرعت نوآوری به واسطه تسهیم دانش مورد تائید قرار گرفت.
ملخص الجهاز:
در این پژوهش ، تأثیر رهبری دانش و سرمایه اجتماعی به واسطه تسهیم دانش بر سرعت نوآوری در شرکت عالیس بررسی قرار گرفته است .
نتایج به دست آمده نشان داد که معادلات ساختاری به کار گرفته شده ، مدل نظری قوی برای پیش بینی سرعت نوآوری از طریق رهبری دانش ، سرمایه اجتماعی و تسهیم دانش است .
در این تحقیق به منظور بررسی رهبری دانش ، سه بعد مطرح شده توسط ژانگ و چنگ (٢٠١٥) شامل مهارت های رهبری (درک اهمیت حمایت از تسهیم دانش ، تلاش در جهت کسب دانش ، نشان دادن برتری در رهبری دانش )، مشارکت توأم باصداقت (درک نیازها و انتظارات اعضا و فراهم کردن منابع موردنیاز، مشارکت در حل مسائل و مشکلات موجود، ایجاد جو صادقانه ، تشویق اعضا به تسهیم دانش ) و ادغام دانش و نوآوری (توجه به افزایش قابلیت های نوآوری، توسعه سیستم های پاداش جهت تشویق اعضا به تیم محوری، ادغام تجارب افراد به منظور ایجاد و توسعه دانش جدید، رهبری اعضا جهت عملی شدن ایده های نوآورانه ) مورداستفاده قرار گرفته است .
در این راستا، برخی با توجه به مدل رهبری ریبیر و سیتار بیان کردند، برای تقویت و ترفیع نوآوری (و سرعت آن ) در بین کارکنان سازمان ، رهبران بایستی، رفتارهای واگرا و متباعد را بسته به اقتضای شرایط ، یکپارچه کنند )٢٠٠٨ ,Birkinshaw Raisch ( و برای رسیدن به این هدف ، سازمان های خلاق و نوآور، با ترکیب فعالیت های اکتشاف و استخراج دانش در جهت دستیابی به توان مضاعف ، بایستی قادر باشند اعضای سازمان را به سمت نائل شدن به اهداف در شرایط مختلف با تکیه بر الزامات متمایز، هدایت کنند )٢٠١١ ,.