خلاصة:
رباعیات خیام نیشابوری، یکی از مجموعههای شعری است که در مجامع بینالمللی به دلیل روح انتقادی و سنّت ستیزی آن، به شهرت فراوانی دست یافته است؛ به گونهای که کمتر اثر دیگری با این نوع شعری و موضوع آن برابری میکند. صلاح جاهین، شاعر، کاریکاتوریست، هنرمند و روزنامهنگار معاصر مصری، دارای رباعیات در خور توجّهی است. در این مقاله برآنیم با بررسی دیوان دو شاعر به اندیشههای مشترک آنها اشاره نماییم. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر ادبیّات تطبیقی؛ براساس مکتب فرانسوی و با تکیّه بر دیوان دو شاعر است. فرضیۀ پژوهش بر این نکته استوار است که چون رباعی یک قالب ایرانی است و از آنجا که بیشترین ترجمۀ رباعیات خیام در کشور مصر صورت گرفته است، احتمال داده میشود که صلاح جاهین از خیام تأثیر پذیرفته است. هرچند نویسندگان این مقاله معتقدند که این مسأله، تأثیرپذیری مطلق نبوده، بلکه در اشعار صلاح، نوعی نوآوری نیز وجود دارد؛ برای نمونه، وی در پایان هر رباعی، واژۀ «عجبی» را میآورد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مضمونها و رویکردهایی همچون؛ زندگی، مرگ و نیستی، جوانی، معشوق، شراب، فصل بهار، روش فلسفی و بهرهگیری از مفاهیم قرآنی، از اندیشههای مشترک خیام و صلاح به شمار میآیند.
ملخص الجهاز:
نظری و قنبری مزیدی (۱۳۹۳) «بازتاب اندیشههای خیام در اشعار محمود سامی البارودی»؛ رهیافت این پژوهش، نشان میدهد بارودی و خیام دارای مضمونهای مشترکی هستند که دلیل آن به روزگار مشترک هر دو بر میگردد، همچنین گسترة فلسفة بارودی، محدودتر از خیام است به طوریکه وی را نمیتوان صاحب مکتب فلسفی دانست؛ مرادی (۱۳۹۲) «تأثیر اندیشههای خیامی در شعر سید قطب»؛ دستمایة این تحقیق آن است که سید قطب در یک مرحله از زندگانی خویش دچار سرگشتگی و حیرت بوده اشت و شعرهایی که در این زمان نوشته است، آمیخته با حیرت و اندیشههای خیامی است؛ میرزایی و همکاران (1433) در مقالهای با عنوان «بررسی و مقایسه ترجمههای رباعیات خیام نیشابوری به زبان عربی»؛ به این حقیت دست یافتهاند که صافی نجفی، از شاعرانی است که با تسلط به زبان فارسی و انتخاب قالب دوبیتی، که با ذوق عربی سازگار است، توانسته است ساختار و معنا رباعیات را به خوبی به زبان عربی برگرداند، اما در ترجمه مصطفی وهبی التل، با وجودی که اثر او به عنوان نخستین اثر ترجمه از اصل فارسی، ارزشمند است ولی از تأثیرگذاری ترجمهاش کاسته شده است.
در پایان رباعیات جاهین، واژۀ «عجبی» تکرار شده و این نشان از حیرت وی به جهان آفرینش، همچون خیام است و نیز میتواند بیانگر همان مفهوم عامیانه و مردمی بودن شاعر باشد.