خلاصة:
کرامت انسانی پایهایترین مفهوم بنیادین در تدوین حقوق بشر است و توجه به این مفهوم در اغلب نظامهای سیاسی با اختلافنظرها و تفاوتهایی مدنظر اندیشمندان و حقوقدانان همراه بوده است. این مقاله درصدد است تا با محوریت و تکیه بر آرای علامه طباطبایی، به بررسی مفهوم و مؤلفههای تشکیلدهندة کرامت ذاتی انسان بپردازد و ضمن اشاره به تعریف و مفهوم کرامت ذاتی در اندیشة علامه طباطبایی، مؤلفههایی را که براساس آن انسان دارای کرامت ذاتی شده است، برشمارد و در نهایت به منظومة روابط میان این مؤلفهها اشاره کند. نگارش زیر متضمن جایگاه ممتاز کرامت ذاتی است که در اندیشة علامه طباطبایی به کرامتی که در جریان تکوین و آفرینش انسان مطرح بوده و مربوط به مقام انسانیت است و در تمام افراد انسانی بهصورت بالقوه وجود دارد، تعریف میشود. همچنین مؤلفههای نهگانة «شرافت ذاتی وجود»، «خلقت ممتاز انسانی»، «محوریت انسان برای سایر آفریدهها»، «فطرت»، «عقل»، «علم»، «اختیار»، «پذیرش امانت الهی» و «خلافت انسان» ـ براساس نظم رتبی خاص ـ، بهعنوان دلایلی دال بر کرامت ذاتی انسان در اندیشة ایشان مطرح میشود.
ملخص الجهاز:
به نظر ميرسد با بررسي سير رخدادهاي وقوع يافته از اعلاميۀ حقوق اسـتقلال آمريکـا در ٤ ژوئيۀ ١٧٧٦ و سند اعلاميۀ حقوق انسان که توسط «مجلس مؤسسـان » انقـلاب فرانسـه در ٢٦ اوت ١٧٨٩ تصويب شد تا اعلاميۀ جهاني حقوق بشر که در ١٠ دسامبر ١٩٤٨ از سوي سـازمان ملل متحد به تصويب رسيد و در اصل بزرگ ترين و مهم ترين بندي است که در اين موضـوع بـه تصويب رسيده است (عماره ، ١٩٨٥م : ١٤ – ١٣)، ميتـوان ايـن سـؤال را مطـرح کـرد کـه آيـا تصويب اين سند يک اتفاق تاريخي مستقل از طبيعت تحولات و رخدادهاي اجتماعي، سياسـي، فرهنگي بوده است ، يا اينکه تطور و سير اين تحولات و رخدادها به خلق آن منجر شـده اسـت ؟ به عبارت دقيق تر ميتوان اين سؤال را مطرح کرد که آيا مفاهيم به کاررفتۀ محوري در اين سـند مانند مفهوم «کرامت ذاتي» مفاهيمي عام ، بديهي و جهانشـمول انـد يـا اينکـه متخـذ از مبـاني خاص انديشگي زايندة تمدن فعلي دنياي غرب ؟ برخي اعتقاد دارند که اعلاميۀ جهاني حقوق بشر، جامع ترين و کامل ترين سند تـدوين شـده در زمينۀ حقوق انسان است (١٨ :١٩٨٦ ,Donnelly)، اما حقيقت ايـن اسـت کـه ايـن اعلاميـه به سبب ماهيت اومانيستي آن ، تأمين کنندة منافع آنها و ابزاري براي سلطۀ آنها در شکل جديـد استعمار است .
يکي از مهم ترين متفکران شيعۀ معاصر که در زمينۀ مباحث انسان شناسي، حقـوق انسـاني و نيـز توجه به مباني فلسفي حقوق مباحث روشمندي مطرح کرده ، علامه طباطبايي است که مـيتـوان بـا رجوع به آثار ايشان و استخراج مباني مصرح يا مسـتور در زمينـۀ موضـوع کرامـت ذاتـي انسـان ، بـه مقايسه اي تطبيقي ميان اين مباني مستخرج با مباني اعلاميۀ جهاني حقوق بشر پرداخت .