خلاصة:
مربیگری به عنوان یکی از استراتژهای توسعه مدیریت مطرح شده است. مدیر به عنوان مربی و اتخاذ سبک مربی¬گری توسط مدیران منجر به بهبود عملکرد و درنهایت باعث افزایش بهرهوری فردی و سازمانی می¬شود و زمینه تعالی سازمانی را فراهم مینماید. این مقاله، به تبیین پرورش مدیر به عنوان مربی و اهمیت آن پرداخته و مدلی برای تحقق آن در بخش دولتی ارائه می-دهد. برای ارائه مدل، در گام نخست، از روش فراتحلیل (مرور ادبیات نظری و پیشینه تحقیق در زمینه مربیگری و مدیر به عنوان مربی) برای شناسایی مولفه¬های تحقیق استفاده شده است و در گام دوم، برای تایید مولفههای مربوطه از ۴۰ نفر خبره دانشگاهی و ۵ نفر از مدیران کل (ستاد مرکزی وزارت راه و شهرسازی) نظرسنجی شده است. برای استخراج میزان میانگین اهمیت عوامل اثرگذار (سازمانی و فردی) بر پرورش مدیر به عنوان مربی از نسبت روایی محتوا (CVR)، میانگین و انحراف استاندارد استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که پرورش مدیر به عنوان مربی در بخش دولتی نتیجه رابطه همافزای (نه رابطه مجموع صفر) سازمان و فرد است. این عوامل به همراه هم و در یک رابطه تعاملی و همافزا باعث پرورش مدیر به عنوان مربی می¬شوند. بنابراین، هر چه نقطه اشتراک دو عنصر بیشتر باشد، پرورش مدیر به عنوان مربی یا مربیگری مدیریتی در بخش دولتی محتملتر است.
ملخص الجهاز:
برای اثربخشی مربیگری در سازمان ها، نهادینه شدن استراتژی سبک مدیریتی مبتنی بر مربیگری به عنوان یکی از مکانیزم های پرورش و توسعه در سازمان ضروری است ) ;٢٠٠٨ ,Stober ;٢٠٠٦ ,weintrub Hunt ٢٠٠٤ ,Dembkowski Eldridge ;٢٠١٠ ,Bresser(؛ تصمیم گیری مشارکتی: مشارکت کارکنان نقش مهمی در فرایند مربی گری دارد ) Evered ;٢٠٠٢ ,Beattie ;٢٠٠٥ ,Renard ;٢٠١٤ ,.
مربیگری عمل درگیر کردن افراد در فرایندی است که در آن نظرات و باورهای خود را بدون هیچ گونه ترس و اضطرابی با یکدیگر به اشتراک میگذارند )٢٠٠٥ ,Crane( و اختیار تصمیم گیری و مسئولیت ها را بین همراهان خود توزیع میکنند )٢٠٠٢ ,Posner Kozer ;٢٠١٠,Matthews ;١٩٩٢ ,Sullivan( و این تفویض اختیار در امور چالش برانگیز باشد تا منجر به یادگیری و شکوفایی افراد )١٩٩٥ ,Philips( شود، به نحویکه قادر باشند در چالش های مثبت و سازنده درگیر شوند )٢٠٠٦ ,Megginson Clutterbuck (؛ مدیریت مبتنی بر عملکرد: درمربیگری فرایند ارزیابی عملکرد ) ;٢٠٠٦ ,Chidiak ;٢٠١٣ ,Khodami Hunt weintraub, 2006; Marshall, 2007; Eldridge Dembkowski, 2004; Babkin, 2002; ٢٠٠٥ ,Crane( وارائه بازخورد نتایج آن ) ٢٠٠٦ ,Wason ;٢٠٠٤ ,Dembkowski Eldridge ٢٠٠٥ ,Anderson Anderson ;٢٠١٤ ,.
این نتیجه با اعتقادات تعدادی از محقیقن ) ;٢٠٠٦ ,Wason ;٢٠١٤ ,Mathieus Pousa ;١٩٨٩ ,Selman Evered ;٢٠٠٢ ,Babkin ٢٠١٠ ,Palmer O'Broin ( که معتقدند که فرهنگ مبتنی براعتماد و شایستگی برای مربیگری مدیریتی ضروری است ، مطابقت دارد.