خلاصة:
در منابع دستوری زبان فارسی درباره مواردی همچون ساخته شدن فعل از مصدر یا مصدر از فعل، چگونگی تقسیمبندی افعال به باقاعده و بیقاعده، تعداد تکواژهای ماضیساز و اصالت واج پایانی «ت» یا «د» در پایان مادههای مضارع، اختلاف نظر هست؛ و حتی گاهی در منظور کردن افعال سببی و دعایی و امری در دستهبندی افعال باقاعده و بیقاعده «غفلت» مشاهده میشود. در این مقاله با مطالعه و بررسی کتابها و مقالههای دستوری این حوزه، نظر نویسندگان دستوری بررسی و نقد، و پس از نتیجهگیری در هر مورد نهایتا طبقهبندی نسبتا تازهای از ساختواژه فعل و با سرعنوانهای جدیدی به این شرح ارائه شده است: «1. افعال باقاعده 2. افعال سماعی شبهقاعدهمند 3. افعال سماعی بیقاعده 3. افعال چندریشهای». نتایج عمده دیگر بدین شرح است: ماده ماضی در جریان پیدایش اولیه از مضارع و مصدر از ماضی ساخته میشود؛ ولی بعد از پدید آمدن مصدر، معمولا مادهها بر مبنای مصدر بازخوانی و یادآوری میشود. از بین دو واج پایانی ماده ماضی، اصالت با واج «ت/t» و غلبه بسامد با واج «د/d» است. در زبان فارسی امروز هشت تکواژ ماضیساز «ت، د، اد، ست، ـ ست، یست، ـ فت، ید» وجود دارد. افعال باقاعده شامل افعال جعلی، سببی، دعایی و امری میشود و چندین نکته دیگر.
ملخص الجهاز:
برخی دیگر معتقدند که صورت ظاهر ریشۀ فعل در فارسی امروز (صرف نظر از ملاحظات تاریخی) با ماده یا بن مضارع یکی است ؛ آنگاه مادة ماضی از مادة مضارع و مصدر از مادة ماضی ساخته میشود (مانند خسرو فرشیدورد، ١٣٨٨:٢٥٥، خیام پور، ١٣٩٢:٧٨، پنج استاد، ١٣٨٩:١٣٢، وحیدیان کامیار، ١٣٩٢:٣٣، مشکوه الدینی، ١٣٩١:١٢٣).
اگرچه سماعی دانستن ماده های مضارع و ماضی در فارسی امروز، تا حدودی نادرست نیست ، از نظر علمی و واقعیت زبانی، نادقیق است ؛ زیرا تکواژ ماضیساز «ید» قاعده مند است ؛ حتی برخی تکواژهای ماضیساز دیگر نیز به لحاظ تاریخی قاعده مند است به گونه ای که امروز اهل زبان این قاعده مندی را درک میکنند و براساس آن واژه میسازند؛ برای مثال امیرمحمد، که کودک سه سال و نیمه ای است ، همین دیروز (٩٧/٣/١٦) به نگارنده این سطور میگفت : «بریم این گل ها را بکاشیم » یا «پارسال من اینجا میخوریدم » یا «مامانم غذا پزیده ».
همین طور است ریشۀ دیگر افعال اصلی که تا مادة ماضی از آنها ساخته نشود، ریشۀ فعل همچنان «ریشه » به شمار می رود، نه مادة مضارع ؛ مثلا ریشۀ «کوب ، کن ، باف »، بدون وجود ماده های ماضی «کوفت / کوبید، کند، بافت »، نه تنها مادة مضارع نیست که حتی واژة مستقل هم محسوب نمی شود و اهل زبان آنها را به عنوان واژة مستقل در مدخلهای فرهنگ ثبت نمیکنند یا در زیر مقولۀ اسمی به صورت بسیط به کار نمی برند؛ حال اینکه مادة ماضی را به کار میبرند؛ مانند «برگشت چقدر طول می کشد».
نظر دستورنویسان را از این جهت به چهار دستۀ زیر می توان تقسیم کرد: الف ) افعال جعلی که مادة ماضی آنها با اضافه شدن تکواژ «ید/id» به آخر اسم ، صفت و دیگر انواع کلمه ساخته میشود.