خلاصة:
بیلمنت ((Bailment تأسیس خاصی در نظام کامنلا است که دربارۀ جایگاه، حدود، احکام و آثار آن اختلاف نظر نسبتاً زیادی میان حقوقدانان وجود دارد. گسترۀ بیلمنت به حدی وسیع شده که انتقادات برخی حقوقدانان کامنلا را برانگیخته است. نتیجۀ این گستردگی، ابهام در دایرۀ شمول آن است. اما رویۀ قضایی این تأسیس را پذیرفته است و بهعنوان یکی از منابع تعهد در کنار قرارداد و ضمان قهری از آن نام میبرد. آنچه سبب انتقاد از این تأسیس شده، شمردن آن بهعنوان یکی از منابع تعهد بوده که نتیجۀ آن، اختلاط و اختلاف در مصادیق هریک از منابع تعهد است. مقایسۀ این تأسیس با نهادهای مشابه در حقوق اسلامی و حقوق ایران، شباهتهایی را میان بیلمنت با نهاد ید امانی نشان میدهد. عمدۀ این شباهت را میتوان در مصادیق این دو مشاهده کرد، اما تفاوتهای زیادی بهخصوص در آثار دارند. اما متأسفانه در فرهنگهای لغت و در برخی آثار ترجمه، معادل امانت و یا ودیعه برای آن بهکار رفته است که سبب اشتباه در برداشت از این مفهوم میشود. در حقوق اسلامی ید امانی نه بهعنوان منبع تعهد، بلکه وصفی عارض بر تصرفات صاحب ید است که گاه مجازاً وصف قرارداد میشود.
ملخص الجهاز:
هرچند تعاريف ارائه شده از بيلمنت اغلب شامل مصاديق قراردادي ميشود، اما برخي حقوق دانان کامن لا به نحوي از بيلمنت سخن گفته اند که تقريبا معادل امانت قانوني در حقوق اسلامي است : «بيلمنت وقتي محقق ميشود که شخصي، کالاي ديگري را تصرف و براي وي نگهداري کند و قانون شرايط نگهداري را تعيين نمايد» (٣٠١.
اگر شخصي را وادار به نگهداري کالايي نمايند، اين رابطه با عنوان بيلمنت طرح نميشود و وي صرفا مکلف است که به کالاها عمدا خسارتي وارد نکند و تکليف به مراقبت ندارد (در حقوق اماميه گفته ميشود که تصرف امين ممکن است ناشي از قرارداد باشد يا نباشد و آنجا که قراردادي نيست يا با اراده است ، نظير يابندة مال گمشده يا لقطه و يا ممکن است غيرارادي باشد، نظير رانندة تاکسي که اشياي مسافر در خودرو او جا مانده باشد (لنگرودي، ١٣٨٦، ج ١، ص ٤٠٩).
در اين خصوص ابهامات زيادي در کامن لا وجـود دارد و بـه نظر ما، حقوق دانان اين نظام نتوانسته اند خط دقيقي بين اين دو ترسـيم کننـد و حتـي برخـي آثار، با وجود اصرار بر تفکيک بيلمنت از اجارة منقول ، اين گونه گفتـه انـد: «اجـارة مـال منقـول ممکن است حسب توافقـات طـرفين ، بيلمنـت باشـد» ( West's Encyclopedia of American ٤٤٥.
اگر اجاره بيلمنت است ، پس چگونه بيلمنت را منبع مستقل تعهد در برابر قرارداد دانسته اند و به علاوه در چنين موردي، حقوق و تکاليف بر مبناي اجاره تعيين ميشود يا بيلمنت ؟ در برخي آثار در بيان تفاوت اين دو گفته اند کـه در اجـاره ، مسـتأجر حـق اسـتفاده از عين مستأجره را دارد، اما در بيلمنت اين گونه نيست .