خلاصة:
مشهور امامیه «رجعت» را ضروری مذهب میشمارد؛ در مقابل، اهلسنت مصرّانه رجعت را یکسره انکار میکنند و شیعه امامیه را در باور به این آموزه، مورد نقد و اتهام قرار میدهند. شیعیان با استدلالهای قرآنی و روایی، به تبیین اصل رجعت و نیز دفاع از شبهات پرداختهاند. در این میان، شماری از علمای امامیه، رجعت را ضروری مذهب نمیدانند و حتی کسانی بر لزوم اعتقاد به آن اصراری ندارند. پر روشن است که بیرون کردن رجعت از دایره ضروریات مذهب، لزوما به معنای نفی و انکار خود رجعت نیست. این جستار، پس از بررسی ادله ضرورت رجعت از سوی عالمان امامیه و نیز با ملاحظه ادله غیرضروری بودن این باور از سوی برخی دیگر از عالمان مذهب، بدین نکته رهنمون است که رجعت نه از ضروریات مذهب امامیه، بلکه از «اختصاصات» آن است. بررسی نهایی این پژوهش نشان میدهد که بیتوجهی به تغییر و تطور معانی واژگان، خلط میان اختصاصی و ضروری مذهب، غلفت از اجماع مدرکی، تصور تلازم میان تواتر و ضرورت و نیز تصور تلازم میان اشتهار و ضرورت، مهمترین عواملی است که منجر به اختلاف دیدگاههای علمای امامیه درباره اهمیت موضوع رجعت شده است.
ملخص الجهاز:
بررسی نهایی این پژوهش نشان میدهد که بیتوجهی به تغییر و تطور معانی واژگان، خلط میان اختصاصی و ضروری مذهب، غلفت از اجماع مدرکی، تصور تلازم میان تواتر و ضرورت و نیز تصور تلازم میان اشتهار و ضرورت، مهمترین عواملی است که منجر به اختلاف دیدگاههای علمای امامیه دربارۀ اهمیت موضوع رجعت شده است.
چهارم: از آثار و کلمات بزرگان چنین برمیآید که اهمیت ویژهای برای این موضوع قائل بودهاند؛ از جمله آنکه شیخ صدوق در کتاب الاعتقادات عنوان مستقلی به رجعت اختصاص داده و چنین آغاز کرده است: «اعتقادنا فی الرجعة أنها حق» (شیخ صدوق، 1389: 142).
نمیتوان گفت که چون شیخ صدوق موضوع «الحظر و الإباحة» را در کتاب الإعتقادات آورده و عنوان باب را «الاعتقاد فی الحظر و الإباحة» قرار داده و سخن در این باب را با واژۀ «إعتقادنا» آغاز کرده، پس الحظر و الإباحة از عقاید و بلکه عقیدهای ضروری است!
قول شیخ مفید (هذا مذهب یختص به آل محمد صلی الله علیه و علیهم) نشانگر آن است که تنها شیعیان، به پیروی از ائمه قائل به رجعت هستند؛ این یعنی قول به رجعت، اختصاصی مذهب تشیع است (یختص به)، اما لزوما به معنای ضروری نیست.
محمد حسین فضلالله نیز به سؤالی از اهمیت اعتقاد به رجعت، چنین پاسخ داده است: «الرجعة لیست من الأمور التی تتصل بالأصول العقائدیة و هی أمر فرعی إذا ثبت یجب الإیمان به من باب أخبرنا الصادق الأمین، و هی ثابتة إجمالا بمعنی أصل وجود الرجعة أما ماهی طبیعتها و مصداقها و هل هی رجعة أشخاص، فهذا غیر ثابت لإضطراب الأحادیث فی ذلک و دلالة بعضها علی أنها رجعة دولة الحق بشکل عام» (http://arabic.