خلاصة:
با توجه به اهمیت درماندگی مالی در موسسات بیمه و نقش توانگری مالی به عنوان یک قاعده بادوام حمایت از بیمه گذاران و اطمینان از ثبات بازارهای بیمه ، هدف این تحقیق مطالعه تجربی رابطه توانگری مالی و احتمال درماندگی مالی در موسسات بیمه می باشد. به همین منظور در گام اول پس از جمع آوری اطلاعات مربوط به متغیرها، احتمال درماندگی مالی موسسات برآورد، سپس تاثیر متغیرهای توضیحی؛ نسبت توانگری مالی، نسبت جاری ، نسبت اهرمی، سن، اندازه، هزینه نمایندگی، تورم، رشد اقتصادی و درآمد سرانه بر احتمال درماندگی مالی بررسی شد. نتایج آزمون مقایسه میانگین ها به طور خلاصه حاکی از آن
بود که اختلاف معناداری بین احتمال درماندگی مالی در سطوح مختلف نظارت بر توانگری مالی وجود دارد. همچنین نتایج آزمون معنی داری ضرایب بر اساس معادلات رگرسیون برازش شده به طور خلاصه حاکی از آن بود که نسبت توانگری مالی، سن، اندازه، رشد اقتصادی تاثیر مثبت و نسبت جاری، نسبت اهرمی، هزینه نمایندگی، تورم و درآمد سرانه تاثیری بر احتمال درماندگی مالی موسسات پذیرفته شده در صنعت بیمه نداشته است.
ملخص الجهاز:
همچنین نتایج آزمون معنیداری ضرایب بر اساس معادلات رگرسیون برازش شده بهطور خلاصه حاکی از آن بود که نسبت توانگری مالی، سن، اندازه، رشد اقتصادی تأثیر مثبت و نسبت جاری، نسبت اهرمی، هزینه نمایندگی، تورم و درآمد سرانه تأثیری بر احتمال درماندگی مالی موسسات پذیرفتهشده در صنعت بیمه نداشته است.
همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95 درصد بین رابطه متغیرهای مالی و اقتصادی با دو مدل توانگری مالی کمپن و مدل بازل (مبنای آییننامه شماره 69 بیمه مرکزی) تفاوت معنیداری وجود ندارد.
همچنین، ازآنجاکه خطر درماندگی مالی ممکن است تحت تأثیر عوامل دیگری قرار گیرد، بهمنظور بررسی دقیقتر رابطه توانگری مالی و خطر درماندگی مالی، متغیرهای احتمالی اثرگذار مانند نسبت جاری، نسبت اهرمی، سابقه، اندازه ، هزینه نمایندگی، تورم، رشد اقتصادی و لگاریتم درآمد سرانه وارد مدل میشوند تا آثار آنها کنترل و فرضیه دوم تحقیق دقیقتر آزمون شود.
011929 ( به تصویر صفحه رجوع شود) شواهد حاصل از برازش مدل تحقیق با توجه به آماره t و احتمال آن حاکی از معنیداری ضریب متغیر نسبت توانگری مالی(SMR) در مدل (احتمال آماره کمتر از سطح خطای 5 درصد) است.