ملخص الجهاز:
رمانها و داستانهای مستند، یا بهتر بگوییم داستانهای نوشته شده، براساس اتفاقات واقعی و مسایل اجتماعی در سالهای اخیر در ایران و سراسر جهان طرفداران بسیار پیدا کرده تا جایی که برندگان نوبل ادبیات افرادی مثل خانم الکسیویچ هستند اینهاآدمهای نهچندان معروف، اما نویسندهی داستانهایی از همین دست هستند به نظر شما چرا این شکل از داستاننویسی اینقدر مورد توجه قرار گرفته؟ رابطهی ادبیات با واقعیتها و اسناد تاریخی یک رابطهی دیرپاست.
اما آنچه که الان در حال رخ دادن است، این است که میخواهیم در ادبیات شهادت فردی بر اتفاقی که میافتد ثبت شود.
یعنی شهادت بدهی بر اتفاقی که آن را تجربه کردی یا دیدهای، فرق آن با آثار مستند گذشته این است که دیگر آن چه اهمیت دارد خود آن وقایع بزرگ تاریخی نیست، بلکه تجربهی فردی توست از آن واقعهی بزرگ.
مثلا Ducumentrynovel یا رمان مستند، در اینجا منظور از اسناد، لزوما اسناد تاریخی، یا آرشیوی نیست بلکه درواقع تاریخ شفاهی، یا نوشتههای یک خبرنگار سندهای اینگونهی نوشتاری را تشکیل میدهد و درواقع این شکل از رمان فضایی میشود برای بیان صدایی ساکت شده.
من اعتقاد دارم که شبکههای مجازی یا دنیای کامپیوتر باعث شد که ادبیات هم به این فکر بیفتد که اصالت و امنیتها دیگر امروز خیلی مهم نیست بلکه آنچه که اهمیت دارد، ثبت تجربهی فردی از آن واقعیتهاست.
بعد از جنگ جهانی دوم در ادبیات پست مدرن و ادبیات جدیدتری که ما الان با آن هم دوره هستیم (و هنوز نمیدانیم نام این دوره چیست و بعدا یک عده باید بیایند برایش اسم پیدا کنند) آنچه اهمیت و ارزش پیدا کرده، زندگی روزمره است...