خلاصة:
منابع تاریخ قاجاریه تصویری متشرع از فتحعلی شاه، دومین پادشاه قاجار ترسیم نموده اند. حکومت وی بر بزرگترین مملکت شیعی جهان از یک سو و همجواری ایران با همسایگان پیرو مذهب سنت از سوی دیگر، شناخت سیاست مذهبی وی در قبال اهل تسنن را حائز اهمیت بسیار میسازد که هدف تحقیق پیش رو میباشد. بررسی منابع تاریخی نشان میدهد سیاست راهبردی سلاطین قاجاریه من جمله فتحعلی شاه در قبال اهل تسنن، سیاستی بر مبنای تقابل حداقلی، مدارای مذهبی و تلاش برای تحقق وحدت اسلامی بوده است که میتوان آنرا «سیاست تعاملی» نامید. مصادیقی چون آزادی مذهبی، امنیت اجتماعی، عدم وجود روایات دال بر درگیری نظامی حکومت با اهل تسنن، تلاش برای متمایل نمودن سنی مذهبان مناطق مرزی به حکومت مرکزی، نفوذ برخی علمای صوفی سنی در دربار و مراوده اهل سنت با درباریان و علمای شیعه موید این معناست. تاثیرپذیری احتمالی از روایات وارده از معصومین(ع) دال بر لزوم تعامل و تعایش شیعیان با عامه مسلمین، عدم احساس خطر سیاسی یا مذهبی از جانب اهل سنت، از میان رفتن تدریجی روحیه افراطی ضد تسنن در میان شیعیان، حاکم شدن دیدگاه مجتهدین و برچیده شدن تدریجی مشرب اخباری در میان علماء شیعه، جدی شدن خطر استعمار غرب و ضرورت اتحاد اسلامی و جلوگیری از متمایل شدن سنیان ساکن مناطق مرزی به مهاجرت یا پیوستن به همسایگان سنی مذهب رقیب دولت قاجاریه از مهمترین علل اتخاذ چنین سیاستی بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانهای است.
ملخص الجهاز:
تاثیرپذیری احتمالی از روایات وارده از معصومین (ع ) دال بر لزوم تعامل و تعایش شیعیان با عامـه مسلمین ، عدم احساس خطر سیاسی یا مذهبی از جانب اهل سنت ، از میان رفتن تدریجی روحیه افراطـی ضـد تسنن در میان شیعیان ، حاکم شدن دیدگاه مجتهدین و برچیده شدن تدریجی مشرب اخبـاری در میـان علمـاء شیعه ، جدی شدن خطر استعمار غرب و ضرورت اتحاد اسلامی و جلـوگیری از متمایـل شـدن سـنیان سـاکن مناطق مرزی به مهاجرت یا پیوستن به همسایگان سنی مذهب رقیب دولت قاجاریه از مهم تـرین علـل اتخـاذ چنین سیاستی بوده است .
اما پس از رسمیت یافتن مذهب جعفری اثنی عشری در عهد شـاه اسـماعیل اول صفوی و ادامه این سیاست تا پایان عهد صفویه و سپس در دوره معاصر، اهل سنت ایران به تدریج به صورت یک اقلیت مذهبی در نقاط مختلف ایران به حیات اجتماعی خویش ادامه دادند و همین مسئله ، شناخت سیاست حکومت هایی چون قاجاریه که تشیع را مذهب رسمی خـود قـرار دادنـد و حاکمـانی چون فتحعلی شاه که باورهای مذهبی در شخصیت آنان پررنگ تر توصیف شـده اسـت در ارتبـاط بـا اهل تسنن حائز اهمیت بسیار میسازد.
بـه گفتـه یکـی از محققـین «آنـان ادعاهای مذهبی نداشتند هرچند بطور آگاهانه یا ناآگـاه بسـیاری از تصـوراتی را کـه در دوره سـلطنت صفویه راجع به قدرت سلطنت وجود داشت به ارث برده بودند»٢٤ اما آنچه مسلم به نظر میرسد آنـان هرگز سیاست تسنن ستیزی صفویان بویژه از نوع نخستین سـلاطین آن دودمـان را از آنـان بـه ارث نبردند بطوری که هیچ روایتی از برخورد موسس این سلسله ، آقا محمد خان قاجار با اهل سنت ، علـی رغم لشکرکشی ها و جنگ و گریزهای فراوان وی در سرتاسر ایران برای تاسـیس سـلطنت قاجاریـه گزارش نشده است .