خلاصة:
یکی از مهمترین ویژگیهای علم، عینی بودن آن است. معمولاً عینی بودن علم بهمعنای فارغ از ارزش بودن آن است. ولی آیا علم اقتصاد بهعنوان یک علم تاریخی و اجتماعی میتواند فارغ از ارزش باشد؟. در فلسفه علم برای اینکه ارزشهای غیرمعرفتی را از علم خارج و آن را از زمینههای اجتماعی و تاریخی تکوین علم جدا کنند، بین مقام کشف نظریه و داوری در مورد نظریهها تمایزی صورت میگیرد و عینیّت علم را مربوط به مقام داوری میدانند و نه کشف. ولی با توجه بهنگاه کلگرایانه کوهن و کواین، در امکان چنین تمایزی تشکیکهایی صورت گرفته است؛ چراکه کلگرایی کوهن نشان میدهد منظرگاهی مستقل از پارادایم در ادراک و فهم عینی امر واقع وجود ندارد و همچنین کلگرایی کواین بیان دارد که نمیتوان در مقام داوری صرفاً با تکیهبر منطق و تجربه بین نظریههای رقیب انتخاب انجام داد و آنها را تعیّن بخشید. بنابراین معیارهایی برای انتخاب بین نظریهها لازم میآید که لزوماً مبتنیبر ارزشهای معرفتی نیست. در این مقاله نشان میدهیم که اگر تز کلگرایی کوهن و کواین در روششناسی علم اقتصاد پذیرفته شود، مفهوم عینیّت در علم اقتصاد را میتوان گسترش داد و مبنایی برای شکلگیری پارادایم اقتصاد اسلامی بهمثابه یک پارادایم ارزشمحور میتوان فراهم کرد. به این معنا که در وضعیت عدمتعیّن نظریه، از ارزشهای اخلاقی موجود در نظام ارزشی اسلام، بهعنوان معیاری برای انتخاب بین نظریات رقیب، میتوان استفاده کرد.
Science is a objective knowledge. Always, objectivity means valueneutrality.
But, is economics as a historical and social science, value-free? In
philosophy of science we assume a distinction between context of discovery
an context of justification, and we seek objectivity in the latter context. But
there are critiques of this distinction, for example in holistic approaches of
Kuhn and quine. In Kuhn's view there is not a standpoint to see objective
facts independent of paradigm. In quine's view logic and experience are not
sufficient for theory selection, so theories became underdeterminate. So we
have need values (epistemic and non-epistemic) as a criteria for theory
selection. This is a problem specially in social sciences such as economics.
In this paper we show if we accept (Kuhn and quine) holism in economic
methodology, this approach can expanded sphere of objectivity in
economics. Economist via non-epistemic value in theory choice can
overcome problems of underdetermination and objectivity in economics.
ملخص الجهاز:
ولی با توجه بهنگاه کلگرایانه17 کوهن و کواین18، در امکان چنین تمایزی تشکیکهایی صورت گرفته است؛ چراکه کلگرایی کوهن نشان میدهد منظرگاهی مستقل از پارادایم در ادراک و فهم عینی امر واقع وجود ندارد و همچنين کلگرایی کواین بيان دارد كه نمیتوان در مقام داوری صرفاً با تکیهبر منطق و تجربه بین نظریههای رقیب انتخاب انجام داد و آنها را تعیّن بخشید.
برای نشان دادن این امر در ابتدا بهمفهوم عینیّت در علم از منظر دیدگاه مرسوم 27 میپردازیم و سپس خواهیم دید که اگرچه در نگاه مرسوم در فلسفه علم، عینیّت در مقام داوری 28 بهدست میآید، ولی با توجه به نقدهایی که از سوی برخی فلاسفه علم بر تفکیک مقام کشف 29 و مقام داوری شده است، میتوان با حفظ عینیّت علمی، معیارهای غیرمعرفتی را نیز واردعلم کرد.
ir Holism Kuhn & Quine Objectivity Max Weber Value Judgement Liberal Value- Freedom Value- Relevance Root The Anti- Perfection Principle Received View Context of Justification Context of Discovery Non- Epistemic Reichenbach Hempel Accept or Reject Empirical Evidence Observational Findings Previously Established Value Judgments Received View Kuhn Paul Feyerabend Previous Visual- Conceptual Experience Theory- Ladenness Observation Perception Coception Assumptions Presuppositions Fact Scientist Incommensurability Feyerabend Shared Cognitive Values Neutral Popper Confirmation Underdetermined Predictive Accuracy Fertility Explanatory Power Internal Consistency & Coherence Simplicity Accuracy Contextual Values Non- Cognitive Neo- Kantians Hermeneutic Robbins Myrdal Positive Normative Relationship Between Ends & Scarce Means Blaug Theory Laddeness Underdetermination Empirical Adequacy Explanatory Power Unifying Power Predictive Power Internal Consistency External Coherence or Consonance Simplicity Fertility Orthodox Jevons Walras Menger Praxiology Ethical Hedonism Borchert Stylized Facts Realistic Object Ethical Egoismكتابنامهامید، مسعود (1388).