خلاصة:
مدیریت فناوری یک پیوند میان رشته ای است که علم، مهندسی و مدیریت را پیوند میدهد. فناوری
مهمترین عامل در سیستم تولید ثروت است، اما عوامل دیگر نیز در این سیستم دخیل هستند. به عنوان مثال،
شکل گیری سرمایه و سرمایه گذاری در رشد اقتصادی نقش مهمی دارند. نیروی کار عامل دیگری در رشد
اقتصادی است. ملاحظات اجتماعی، سیاسی و محیطی نیز بر روند تولید ثروت تاثیر می گذارد. در مدیریت
فناوری فناوری، به عنوان بذر تولید ثروت تلقی می شود. با پرورش مناسب و محیط مناسب، این بذر به
یک درخت جامد تبدیل میشود. سایر عوامل موثر بر تولید ثروت - از جمله سرمایه، کار، منابع طبیعی،
سیاستهای عمومی و غیره - در حقیقت محیط بارور و دیگر نیازهای این گیاه هستند. هر یک از این
عوامل تخصص و آموزش و پژوهش خود را دارد. مدیریت فناوری، به عنوان بین رشته ای، دانش را در
تمام این رشته ها ترکیب میکند. یک دوره یادگیری فناوری پیشرفته سطح پیشرفته نیاز به مطالعه کامل هر
یک از این عوامل دارد. مهمترین دلایل استفاده از مدیریت فناوری در جهان جاری عبارتند از: سرعت
بخشیدن به پیشرفت های تکنولوژیکی، تغییر قلمرو، تغییر رقابت و ساخت بلوک های تجاری. در نتیجه،
استفاده از فناوری آموزشی مناسب، مطالعه موردی، کارگاه، بازی کسب و کار و ابزار و روشهای مورد
استفاده در برنامه های آموزش مدیریت برای ایجاد جذابیت بیشتر و افزایش ضریب توسعه است.
اهمیت فرایند دسترسی به تکنولوژی تا حدودی است که امروز تکنیک های مختلف این دستاورد در قالب
علم مدیریت فناوری در دانشگاه های مختلف جهان توسعه داده شده و توسط فارغ التحصیلان و صنعتگران
در صنعت مورد استفاده قرار گرفته است. در مدیریت فناوری، با استفاده از روشهای تحقیق و تحقیق
مدرن، فناوری مناسب برای آینده پیشبینی و نظارت خواهد شد و پیشرفت کشورهای پیشرفته برای
دستیابی به آنها ارزیابی خواهد شد.
ملخص الجهاز:
اهميت فرايند دسترسي به تکنولوژي تا حدودي است که امروز تکنيک هاي مختلف اين دستاورد در قالب علم مديريت فناوري در دانشگاه هاي مختلف جهان توسعه داده شده و توسط فارغ التحصيلان و صنعتگران در صنعت مورد استفاده قرار گرفته است .
به واسطه رشد سريع در تئوريها و شيوه هاي مديريت از قرن ١٩ تا به امروز، حوزه هاي خاصي از مطالعات مديريت در طي ٣٠ سال اخير مورد توجه قرار گرفته است که مديريت تکنولوژي يکي از آنها مي باشد (٢٠٠٩,hong &wang )" مديريت تکنولوژي يعني توانايي ايجاد درکي متقابل ميان تجارت و تکنولوژي، شناخت محدوديت هاي فرايند برنامه ريزي استراتژيک و بکارگيري تکنولوژي به عنوان بخشي از فرايند برنامه استراتژيک شرکت " (٢٠٠٢,Edler et al) .
ژولي نيز در ١٩٩٧ فرايند ٥ مرحله اي ذيل را از تکنولوژي مطرح ساخت : ١- تصويرسازي ٢- رشد ٣- نمايش ٤- ارتقا ٥- نگهداري ضرورت موضوع مديريت تکنولوژي در سطح بنگاه : شوراي تحقيقات ملي امريکا، مديريت تکنولوژي را اين گونه تعريف کرده است : «حوزه اي بين رشته اي که با طرح ريزي، توسعه وپياده سازي توانمنديهاي تکنولوژيک باهدف شکل دهي و تحقق اهداف استراتژيک و عملياتي يک سازمان سروکار دارد».
مهمترين دلايل توجه به مديريت تکنولوژي در دنياي کنوني عبارتند از: ــ سرعت گرفتن تحولات تکنولوژيک ــ تغيير در قلمرو (از توليد انبوه به انبوه سازي طبق سفارش ) ــ تغيير در رقابت (حضور کشورهاي جديد در صحنه ي رقابت و تغيير قوانين رقابت ) شکل گيري بلوکهاي تجاري رشته مديريت فناوري (تکنولوژي ) يکي از رشته هاي بين رشته اي است که براي کسب و ارتقاي توانمندي مديريتي دانش آموختگان رشته هاي علوم مهندسي و همچنين استفاده از توانمندي دانش آموختگان بعضي از رشته هاي علوم انساني در حوزه هاي اقتصادي، حقوقي، اجتماعي، فرهنگي (علوم حوزوي) مرتبط با فناوري و صنعت طراحي گرديده است .