خلاصة:
خانواده در دهههای اخیر با تغییر و تحولات گستردهای مواجه است. این تغییرات با ورود عناصر مدرن سرعت بیشتری به خود گرفته و مسائلی را در برابر خانواده قرار داده است. این پژوهش با رویکردی جامعهشناختی به بررسی رابطه مصرف شبکههای اجتماعی مجازی و ظهور تحولات در روابط زناشویی زوجین منطقه 1 شهر تهرانپرداخته است. در این تحقیق از روش پیمایشی استفاده شده و ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. جامعه آماری، زوجین ساکن در منطقه 1 شهر تهران است که از میان آنها به صورت نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، جمعیت نمونه انتخاب شده است. از طریق پرسشنامه هدایت شده اطلاعات مورد نیاز جمعآوری و با استعانت از نرم افزار (spss) پردازش گردید. یافتههای تحقیق نشان میدهند که بین گرایش به شبکههای اجتماعی مجازی (متغیر مستقل) و ظهور طلاق عاطفی، ناسازگاری هویتی، اباحهگری عملی، نارضایتی از زندگی زناشویی و ظهور خانوادههای کم/ بدون فرزند رابطه معناداری وجود دارد. نیکویی برازش مدل نظری بر اساس تحلیل رگرسیون چند گانه و تحلیل مسیر، نشانگر آن است که بر حسب ارزش بتا (β)، در مجموع 59% تحولات در روابط زناشویی زوجین (R2=0/59)، بستگی به مصرف شبکههای اجتماعی مجازی دارد.
ملخص الجهاز:
٣- شناسايي رابطه بين متغيرهاي زمينه اي (سن و مدت ازدواج ، تحصيلات ) و ظهور تحولات در روابط زناشويي زوجين منطقه ١ شهر تهران ؛ ٤ - ارائه راهکارهايي جهت مديريت تغيير و تحولات در حوزه خانواده ؛ بررسي پيشينه بررسي پيشينۀ تحقيق امري مهم است و از مرور اين پژوهش ها مي توان نتيجه گرفت که درباره تأثير شبکه هاي اجتماعي مجازي به مواردي چون اعتياد اينترنتي ، انزواي اجتماعي ، درونگرايي ، برقرارنکردن رابطه صحيح در تعامل هاي اجتماعي ، اختلالات خانوادگي ، فردگرايي ، کاهش ارتباط هاي خانوادگي ، کمرنگ شدن هويت ملي و ديني ، جذب در فرهنگ بيگانه ، بي تفاوتي اخلاقي ، کاهش فعاليت هاي مشارکتي و ...
Families 106 مدل نظري "رابطه بين گرايش به شبکه هاي اجتماعي مجازي و ظهور تحولات در روابط زناشويي زوجين " (رجوع شود به تصویر صفحه) فرضيه هاي پژوهش دو متغيره ١- به نظر مي رسد بين ميزان استفاده از شبکه هاي اجتماعي مجازي و طلاق عاطفي زوجين رابطه معناداري وجود داشته باشد.
آزمون فرضيه هاي پژوهش فرضيه دو متغيره : بين ميزان استفاده از شبکه هاي اجتماعي مجازي و تحولات در روابط زناشويي زوجين منطقه ١ شهر تهران (طلاق عاطفي زوجين ، ناسازگاري هويتي زوجين ، اباحه گري عملي زوجين ، نارضايتي از زندگي زناشويي زوجين ، ظهور خانواده هاي کم / بدون فرزند)، رابطه معناداري وجود دارد.