خلاصة:
معاملات با اشخاص وابسته پدیدهای است که افزون بر اینکه رسوایی های اخیر مالی را بدان نسبت میده ند؛ میتواند موجب از دست رفتن ثروت سهامداران شود و مد یران به جهت سرپوش گذاشتن بر رو ی این
انتقال ثروت، به مدیریت سود اقدام کنند. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه معامله با اشخاص
وابسته و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است . برای نیل به این
هدف، افزون بر بررسی ارتباط مدیریت سود و معامله با اشخاص وابسته در کل شرکتها، این رابطه برای
گروه شرکتهای دارای رفتار مدیریت سود کارا و فرصتطلبانه نیز آزمون شده است. به منظور آزمون
فرضیههای پژوهش از اطلاعات مالی 164 شرکت در بازة زمانی 1386 تا 1394 استفاده شده و
تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از الگوی رگرسیون چندمتغیره و داده های ترکیبی صورت پذیرفته است.
ﺑﺮاﯾﻦ، راﺑﻄﻪ ﻣﻨﻔﯽ و ﻣﻌﻨﺎداری ﻣﯿﺎن ﻣﻌﺎﻣﻼت ﺑﺎ اﺷﺨﺎص واﺑﺴﺘﻪ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﻮد ﻓﺮﺻﺖ ﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﯾﺎﻓـﺖ ﺷـﺪ ﮐﻪ ﻧﺸﺎن از ﮐﺎرا ﺑﻮدن ﻣﻌﺎﻣﻼت ﺑﺎ اﺷﺨﺎص واﺑﺴـﺘﻪ دارد. ﻫﻤﭽﻨـﯿﻦ ﯾﺎﻓﺘـﻪ ﻫـﺎ، وﺟـﻮد راﺑﻄـﮥ ﻣﺜﺒـﺖ و ﻣﻌﻨـﺎدار ﺑـﯿﻦ ﻣﻌﺎﻣﻼت ﺑﺎ اﺷﺨﺎص واﺑﺴﺘﻪ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﻮد ﮐﺎرا را ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻧﻤﻮد ﮐﻪ ﻣﺆﯾﺪ ﮐﺎراﯾﯽ ﻣﻌﺎﻣﻼت ﺑﺎ اﺷـﺨﺎص
وابسته در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان اﺳﺖ.
ملخص الجهاز:
در پژوهش هاي پيشين به بررسي رابطۀبين معاملات بااشـخاص وابسـته وسـلب منـابع شـرکت توسـط سهامداران داخلي پرداخته اند؛اين مطالعات به شـواهدي مبنـي بـروجـودرابطـه بـين سـلب منـابع و معاملات بااشخاص وابسته دست يافته اند( ,.
بنابراين اين پژوهش پس ازکنکاش رابطه مديريت سودومعاملات بـااشـخاص وابسـته ،بـه دنبـال بررسياين موضوع است که انجام معاملات بااشخاص وابسته درگـروه شـرکت هـايدارايرفتـار مديريت سودفرصت طلبانه ياکاراچگونه است .
يافته هاي برخي درراستاي تقويت نظريه معاملات بـا اشخاص وابسته فرصت طلبانه ميباشدکه ازآن جمله ميتوان به مينـگ (٢٠٠٣ ,Ming)،کلبـک و ميهو(٢٠٠٤ ,Mayhew &Kohlbeck )،کيم ووو(٢٠٠٨ ,Woo &Kim )،لي وسـانگ ( Lei ٢٠١١ ,Song &)،کنـگ وهمکـاران (٢٠١٤ ,.
هدف اصلي دراين پژوهش بررسياين موضوع است که انجام معاملات بااشـخاص وابسـته درگروه شرکت هايدارايرفتارمديريت سودفرصت طلبانه وکاراچگونه است وآياشـرکت هـا ازمعاملات بااشخاص وابسته به عنوان ابزاري جهت مديريت سودبهره ميگيرند.
براساس پژوهش گوردن وهنري(٢٠٠٥ ,Henry &Gordon )درصورتي که ارتباط مثبـت و معناداري ميان معاملات بااشخاص وابسته ومديريت سودوجودداشته باشد؛معاملات بـااشـخاص وابسته ازنوع فرصت طلبانه خواهدبود.
باتوجه به توضيحات جدول فوق ،مدل بااثرات ثابت به منظـورآزمـون فرضـيه دوم پـژوهش در مدل دوم پژوهش درگروه شرکت هايدارايمديريت سودفرصت طلبانه برازش ميشـودونتـايج حاصل ازآن درجدول شماره ٦ارائه گرديده است : جدول (٦): نتايج آزمون آماري فرضيه دوم پژوهش (مدل شماره ٢ در گروه شرکت هاي داراي مديريت سود فرصت طلبانه ) متغير ضريب خطا آماره تي (t) سطح معناداري مقدار ثابت 0/2151 0/1360 1/5810 0/1143 معاملات با اشخاص وابسته ٠/٠٠٧- ٠/٠٠٣٤ -2/198 0/0283 جريان نقد عملياتي 0/0744 -0/046 -0/620 0/5352 اهرم عملياتي 0/1122 0/0415 2/7030 0/007 سودآوري شرکت 0/1049 0/0900 1/1646 0/2446 اندازة شرکت 0/0103 -0/014 -1/404 0/1605 ضريب تعيين ٠/٢٥٨ ضريب تعيين تعديل شده ٠/١٤٩ آماره آزمون فيشر ٢/٣٦٦ سطح معناداري آزمون فيشر ٠/٠٠٠ آماره آزمون دوربين واتسون 2/202 آماره آزمون فيشر کمباين ٢١٣/٦١ سطح معناداري آزمون فيشر کمباين ٠/٠٢٧٩ آماره فيشروسطح معناداريآن (٠/٠٠٠)درمدل دوم همانندمدل اول بيانگرمعناداريالگوي پژوهش ميباشد.
فرضيه دوم پژوهش به بررسيرابطه معاملات بااشخاص وابسته ومديريت سـودفرصـت طلبانـه ميپردازد.