خلاصة:
برخورداری از مدلی یکپارچه برای مدیریت تغییرات میتواند پیچیدگی ذاتی تغییر را با تشخیص رابطه میان عناصر حیاتی، ساده کند. به دلیل پویایی عوامل موثر بر تغییرات سازمانی و برهمکنشی آنها بر یکدیگر، تدوین مدلی ایستا چندان راهگشا نیست. در مطالعه پیشرو سعی شد در چهار مرحله و با ترکیب روشهای کیفی (تحلیل محتوا و فن دلفی) با روشهای هوش مصنوعی (الگوریتم ژنتیک و مفهوم منطق فازی)، روشی جدید برای ساخت الگوی پویا و یکپارچه تغییرات سازمانی ایجاد شود تا بتوان میزان موفقیت تغییر را تخمین زد. بهعلاوه با اعمال محدودیتهای حاکم بر شرایط مختلف، نقشه راهی در اختیار مدیران برای هدایت تغییر قرار دهد. پس از احصاء و غربال عوامل موثر بر تغییرات با روشهای کیفی، مدل اولیه به دلیل پیچیدگی و ابعاد بالای مسئله با نظریه فازی ساخته و برای دقیقتر کردن مدل از الگوریتم ژنتیک استفاده شد. برای اعمال محدودیتها و یافتن مقدار قابلقبول متغیرها جهت موفقیت برنامه تغییر از الگوریتم ژنتیک استفاده شد.
ملخص الجهاز:
چارچوب کلی پیادهسازی تحقیق در فاز کیفی فعالیت شرح انتخاب پدیده موردمطالعه چرایی و چگونگی پذیرش تغییرات سازمانی توسط کارکنان انتخاب بستر مطالعه کلیه سازمانهای ایرانی که در پنج سال گذشته با تغییری خاص مواجه بودهاند استفاده از طبقهبندی بر اساس اندازه سازمان، نوع مالکیت و زمینه فعالیت برای اطمینان از جامعیت نمونهگیری انتخاب منابع اطلاعاتی پیشینه تحقیق مصاحبه با 19 مدیر و عامل تغییر در سازمانهایی با مالکیت، فعالیت و اندازه مختلف تا رسیدن به اشباع نظری بررسی اسناد و مدارک سازمانی یادداشتبرداری هنگام جمعآوری دادهها: نوشتن یادداشتهایی با توجه به میانش پاسخدهندگان و مشاهدات هنگام کدگذاری: نوشتن یادداشتهایی با توجه به گمانهزنیها، روابط میان مؤلفهها و تفکرات تحلیل دادهها مقولهبندی و گروهبندی مفاهیم بر اساس تعارف مقولهها کدگذاری باز و مفهومسازی (اختصاص برچسب به هرکدام از وقایع و اتفاقات) کدگذاری محوری و وصل کردن مقولهها مربوط به هم به یکدیگر مدیریت مصاحبهها طرح سؤالات و خطوط راهنما برای هدایت مصاحبهها تحریر مصاحبهها شروع تحلیلها با تکیهبر نخستین مصاحبه و ادامه این روند بر اساس ترتیب زمانی مصاحبهها یادداشتبرداری جهت ارزیابی روایی در گام دوم، به دلیل پیچیدگی موضوع تغییرات سازمانی و نیاز آن به بررسی چندجانبه، احتمال سوگیری مصاحبهشوندگان، تعدد بالای عوامل شناساییشده در گام اول و عدم اطمینان از جامعیت عوامل استخراجشده، لازم است مدل اولیه مورد قضاوت خبرگان و متخصصان امر قرار گرفته و صحت، دقت، کاربردی بودن و شمول آن مورد بازنگری قرار گیرد؛ بنابراین از فن دلفی بهعنوان روش یا ابزاری تکمیلی و حمایتکننده استفاده شد تا بتوان نظرات گروهی از خبرگان را با روشی نظاممند جمعآوری کرد؛ اما به دلیل همگرایی پایین نظرات متخصصان، هزینه اجرای بالا و احتمال حذف نظرات برخی از افراد درروش دلفی سنتی، از فن دلفی فازی استفاده شد [4، 29].