خلاصة:
در قرن 21 این پاردایم فرهنگ است که با کاربست مفاهیم نوپدیدی مانند سبک زندگی، خودابرازی، نافرمانی مدنی، هویت جنسی، برابریخواهی کیفی و مواجهه مسئولانه، درصدد توضیح روندهای ممکن در آینده پیش روست. به باور او گروههای زنان و خوشههای تمایزطلب، موتور محرکه این نظم نوپدید هستند. بر مبنای سخن بوردیو، مقوله شکافهای نوپدید و اصل تفاوت، به مفهومی دورانساز در جهان معاصر بدل شدهاند و با دگردیسی شدن جامعه از تهدیدپذیری خارجی به آسیبپذیری داخلی، میتوان ادعا کرد که رکن موثر امنیت پایدار و ثبات قابل اتکا، موقعی حاصل میشود که افراد جامعه، به جای این که جزء منفعل جامعه باشند به عضو مولد آن بدل شوند. بر این مبنا، مبحث مدیریت شکافها و پیشگیری از تبدیل شدن شکاف عادی به گسست خسارتبار، نخستین دستورکار سیاستورزی مدرن خواهد بود.مقاله حاضر با اتکا به پارادایم تورن، مقام فرهنگ در تمهید تحولات را بنیادین میبیند و با تمرکز روی اشکال نوپدید شکاف اجتماعی (مانند شکاف نسلی، شکاف اقتصادی مبتنی بر شان، شکاف قومیتی فرهنگگرا به جای شکاف قومیتی خشونتخواه و تجزیهطلب و خودابرازی جنسیتپایه) در پی آزمون این فرضیه است که: شکافهای کلاسیک، تغییر نقش داده و به جای معارضهجویی عمودی، در قالب نفوذ فراگیری افقی ادامه حیات میدهد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که شکافهای نوپدید نسلی، سبک زندگی و جنسیتی، با بهرهگیری از پتانسیلهای دموکراتیزاسیون و نیز اقتصادی شدن حیات اجتماعی، در پی خودابرازی فزاینده و سهمخواهی استراتژیک، رشد مداوم و موثری را پشتسر مینهد.
ملخص الجهاز:
شکاف نسلی در جامعه ایران به شدت در حال افزایش است و دیجیتالی شدن زندگی، توسعه فضای مجازی، رشد فناوری اطلاعات و افزایش روزافزون آگاهیهای نسل جوان به همراه استفاده بیشتر نسل جوان از ماهواره و رسانههای خارجی که مروج سبک زندگی غربی هستند، ایدهآلها، باورها و تا حدی جهانبینی و سبک زندگی جوانان را تغییر داده و این امر سبب شده جوانان و نسلهای گذشته نتوانند به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و این امر منشأ بسیاری از مشکلات اجتماعی و روانشناختی مانند فرار از خانه، اعتیاد و پرخاشگری در خانوادهها و جامعه است.
در شاخص ضریب جینی که نشاندهندهی شکاف طبقاتی در جامعه است، ایران در سال 2014 با نمره 3/38 در رتبه 68 جهان قرارگرفته است که این آمار رتبه و وضعیت کلی کشور را ازنظر شکافهای درآمدی میان افراد جامعه و در میان کشورهای مختلف نشان میدهد.
منظور از طبقه متوسط جدید 1 ، گروههای اجتماعی جدیدی هستند که میزان تأثیرگذاری آنها بر پویش تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نسبت به طبقه متوسط سنتی چه ازنظر کمی و چه ازنظر کیفی روز به روز افزایش مییابد (نظری و باقری، 1390: 12)؛ بنابراین تغییرات ششگانه فوق به واسطه افزایش آگاهیها و نیز تراکم خودآگاهیها در بین اقشار و گروههای اجتماعی، بر شکافهای اجتماعی از پیش موجود یعنی شکاف قومی، نسلی، جمسیتی و طبقاتی تأثیرات مهمی گذاشته و منجر به ظهور شکافهای اجتماعی نوپدید شده است.