خلاصة:
شناخت هویت فکری و فرهنگی جوامع عربی می تواند از پیش نیازهای مطالعات جهان عرب باشد. جهان عرب با همه تنوع جغرافیایی و تکثر ملی و جمعیتی، از هویت مشترک و احساس همگونی نیرومند برخوردار است. در حوزه فکری و فرهنگی، مولفه هایی چون: زایش جریان های فکری عربی در بستر تعامل با مدرنیته و با رسالت پاسخ به عقب ماندگی ها، شکست متوالی اندیشه ها و طرحهای اصلاحی و در پی آن تولد مکاتب نوین، گرایش اعتدال به افراط، سیطره ظاهرگرایی در فهم دین، ضعف فلسفه ورزی، فقر مولفه ها و عقبه های تمدّن ساز، درشتترین مشترکات فکری و فرهنگی جوامع عربی است. در حوزه اجتماعی و سیاسی نیز، سرگردانی میان خلافت و دموکراسی، شکستهای نظامی و تحقیرهای تاریخی پرشمار، استعمارزدگی و استثمارپذیری در قالب کهن و نو، پتانسیل پر توان خشونت، شیعه ستیزی و ایران -هراسی چون آرمانی خفته و کهنسال که اکنون به اشتعال رسیده، درهم تنیدگی فکری و فرهنگی و هم-سرنوشتی اجتماعی و سیاسی، دمیدن در فضای التهاب و دوقطبی، اصرار و تفاخر بر واگرایی به ویژه در تعامل با ایران، نظام سیاسی قبیله ای و بافت اجتماعی طائفه ای، کشش های نیرومند ملی گرایی از موثرترین مختصات مشترک عربی، فهمیده می شود. این نوشتار گزارشی است از روحیات و مختصات مشترک فکری و فرهنگی جوامع معاصر عربی و برخی از شاخص های درشت اجتماعی آن. بخش اول این مقاله، به بررسی «هویت فکری و فرهنگی جوامع عربی» و بخش دیگر به «هویت اجتماعی» آن میپردازد.
ملخص الجهاز:
این نوشتار گزارشی است از روحیات و مختصات مشترک فکری و فرهنگی جوامع معاصر عربی و برخی از شاخصهای درشت اجتماعی آن.
از آنجا که فکر و فرهنگ و تاریخ مشترک، درهمتنیدگی بافت اجتماعی و قومی، و بسیاری اتصالهای دیگر به نوعی هویت مشترک و احساس همگونی و همسرنوشتی نیرومند عربی انجامیده، شناخت نظری از مختصات فکری و فرهنگی این جوامع، پیشنیاز مطالعۀ آن به ویژه در تعامل ایرانیـعربی و تبادل شیعیـسنی است.
اعراب و مسلمانان کمکم متوجه «خود» و هویت و مسائل خود در برابر «دیگری» یعنی غرب شدند و شروع به باز تعریف خود و بازنگری در شرایط و اوضاع خود نمودند؛ اما چون از نظر تاریخی، فکری و اجتماعی در شرایطی مناسب برای تعامل سازنده با غرب جدید نبودند، به جای کنشهای قوی و مستقل و پایدار، به واکنش در دو قطب افراط و تفریط نسبت به مدرنیته پرداخته، رویکردهای تقلیدی یا تقابلی را در برخورد با غرب اتخاذ کردند (سید احمد موثقی، پایگاه الوهابیت، کد: 15436).
این سخن، اختصاص به جابری یا دیدگاه شخصی وی ندارد، بلکه بر عقبه و پیشینهای دور و دراز تکیه دارد و به اندیشۀ غالب بر جهان عرب و تسنن مستند است که متأثر از نقلمحوری و ظاهرگرایی اهل حدیث و اشاعره و سلفیهاست که ارزشی برای عقل در فهم دینی باور ندارند.
ج. مبارزه با عقلگرایی و نفی اعتبار عقل: این مشکله اکنون از سوی روشنفکران و نوگرایان در حال شکسته شدن است؛ ولی همچنان گریبانگیر طیف سنتی و سلفی است که بخش اعظم جهان عرب را پوشش میدهد.