خلاصة:
شاید یکی از بزرگترین معضلات در فهم علوم اجتماعی، مسئله طبقهبندی دانشها است. به عبارت دیگر، اگر ما بخواهیم علوم اجتماعی را به حسب رویکردها و بینشها و چهارچوبها و موضوعات آنها طبقهبندی کنیم، آنگاه یکی از ضروریترین پرسشها این است که آیا «سوسیولوژی» همان جامعهشناسی یا شناخت جامعه است یا از اساس ما با پدیدهای دیگر روبرو هستیم گه ذهن ایرانی به محتوای آن هنوز پی نبرده است؟ به زبان دیگر، آیا سوسیولوژی یک بینش و آن هم از نوع «هنری» نیست؟ البته برای تمییز دادن این مفهوم ما نیازمند خوانش جدیدی از «سوسیولوژی» و «هنر» هستیم. زیرا فهمهای متعارف از سوسیولوژی به مثابه جامعهشناسی دارای اشکالات بنیادی است که در حوزه نظری ایران به آن کمتر پرداخته شده است. از سوی دیگر، باید به این نکته توجه داشت که سوسیولوژی به مثابه «هنر» نیز مفهومی پروبلماتیک است، زیرا «هنر» در معنای مصطلح آن مقصود ما را نمیرساند بل باید «هنر» را به مثابه یک بینش و فراسوی معانی مصطلح آن مفهوم سازی کنیم. برای فهم این پرسش، تلاش کردهایم جامعهشناسی را به مثابه «هنر» تقریر کنیم و نتایج این بحث شاید بتواند در رویکرد ما نسبت به مفهوم سازی «امر اجتماعی» یاری برساند.شاید یکی از بزرگترین معضلات در فهم علوم اجتماعی، مسئله طبقه بندی دانش ها است . به عبارت دیگر، اگر ما بخواهیم علوم اجتماعی را به حسب رویکردها و بینش ها و چهارچوب ها و موضوعات آن ها طبقه بندی کنیم ، آنگاه یکی از ضروریترین پرسش ها این است که آیا «سوسیولوژی» همان جامعه شناسی یا شناخت جامعه است یا از اساس ما با پدیده ای دیگر روبرو هستیم گه ذهن ایرانی به محتوای آن هنوز پی نبرده است ؟ به زبان دیگر، آیا سوسیولوژی یک بینش و آن هم از نوع «هنری» نیست ؟ البته برای تمییز دادن این مفهوم ما نیازمند خوانش جدیدی از «سوسیولوژی» و «هنر» هستیم . زیرا فهم های متعارف از سوسیولوژی به مثابه جامعه شناسی دارای اشکالات بنیادی است که در حوزه نظری ایران به آن کمتر پرداخته شده است . از سوی دیگر، باید به این نکته توجه داشت که سوسیولوژی به مثابه «هنر» نیز مفهومی پروبلماتیک است ، زیرا «هنر» در معنای مصطلح آن مقصود ما را نمیرساند بل باید «هنر» را به مثابه یک بینش و فراسوی معانی مصطلح آن مفهوم سازی کنیم . برای فهم این پرسش ، تلاش کرده ایم جامعه شناسی را به مثابه «هنر» تقریر کنیم و نتایج این بحث شاید بتواند در رویکرد ما نسبت به مفهوم سازی «امر اجتماعی» یاری برساند.
ملخص الجهاز:
به عبارت دیگر، اگر ما بخواهیم علوم اجتماعی را به حسب رویکردها و بینش ها و چهارچوب ها و موضوعات آن ها طبقه بندی کنیم ، آنگاه یکی از ضروریترین پرسش ها این است که آیا «سوسیولوژی» همان جامعه شناسی یا شناخت جامعه است یا از اساس ما با پدیده ای دیگر روبرو هستیم گه ذهن ایرانی به محتوای آن هنوز پی نبرده است ؟ به زبان دیگر، آیا سوسیولوژی یک بینش و آن هم از نوع «هنری» نیست ؟ البته برای تمییز دادن این مفهوم ما نیازمند خوانش جدیدی از «سوسیولوژی» و «هنر» هستیم .
راه برون رفت از این نگاه و رویکرد چیست ؟ آموزش عالی و خطای استراتژیک به زعم من یکی از بزرگترین خطاها و اشتباهات استراتژیکی که در آموزش عالی ایـران بـه صـورت تاریخی رخ داده است و امروزه نیز ما در فضای همان خطای استراتژیک زندگی میکنیم ؛ قرار دادن علوم اجتماعی در کنار رشته هایی نظیر ریاضی، شیمی، فیزیک ، اقتصاد و ...
بر اسـاس ایـن نگاه ، سوسیولوژی نگاهی مبتنی بر علم به معنای کمـی، محاسـبه ای (Mathematical) اسـت کـه دارای فرمولی خاص است و پس از آنکه دانشجو آن را فرا گرفت قادر به ورود بـه عرصـه اجتمـاع جهـت حـل مشکلات انسانی است ؛ در حالی که جامعه شناسی، علم به این معنا نیست .
برعکس ، ممکن است فردی بدون تحصیلات آکادمیک در ایـن زمینـه ، قدرت تحلیل و ارتباط برقرار نمودن میان مسائل و دغدغه های فردی و مسائل و مشـکلات اجتمـاعی در بستری تاریخی را داشته باشد و بر این باور باشد که مشکلات انسان حتی بـه صـورت فـردی، ریشـه در چهارچوب اجتماعی دارد که در آن زندگی میکند (١٩٩٧ ,Mills).