خلاصة:
آذرﺑﺎﯾﺠﺎن اﯾﺮان، ﺳﺮزﻣﯿﻦ زﺑﺎن ﺗﺮﮐﯽ اﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎ، ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ، ﮔﻮﯾﺶ آذری از ﮔﻮﯾﺶﻫـﺎی اﯾﺮاﻧـﯽ ﺧـﻮاﻫﺮ ﺑـﺎ زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ ﺑﻮده و ﺗﺎ ﻗﺮن ﭘﻨﺠﻢ ﻫﺠﺮی، در ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﻘﺎﻃﯽ ﮐﻪ اﮐﻨﻮن ﺑﻪ ﺗﺮﮐﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽﺷﻮد، ﺗﮑﻠﻢ ﻣﯽﺷﺪه اﺳﺖ. ﻫﻤﯿﻦ ﭘﯿﺸﯿﻨﻪ، ﺳﺒﺐ ﺷﺪه اﺳـﺖ ﮐﻪ واژﮔﺎن ﻣﺘﻌﺪد ﭘﺎرﺳﯽ و ﭘﻬﻠﻮی، از ﻧﺎمﻫﺎ و ﺻﻔﺖﻫﺎ ﺗﺎ ﮐﺎرﺑﺮد ﻗﻮاﻋـﺪ دﺳـﺘﻮری ﻓﺎرﺳـﯽ، در ﻣﯿـﺎن زﺑـﺎن ﺗﺮﮐـﯽ و اﻣـﺮوزی ﻣـﺮدم آذرﺑﺎﯾﺠـﺎن و زﻧﺠﺎن و... ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﯽ آﻧﮑﻪ اﺳﺘﻘﺮاﺿﯽ و ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺑﻮدن آﻧﻬﺎ، ﺳﺨﻨﮕﻮﯾﺎن را ﺑﯿﺎزارد. واژة اﻫﺮﻧﺠﺎن ﻧﯿﺰ از ﻫﻤﯿﻦ واژﮔﺎن اﺳـﺖ ﮐـﻪ ﺑـﺎ ﺗﭙـﮥ ﮐﻬـﻦ اﻫـﺮوان ارﺗﺒﺎط دارد، ﺑﺎ اﯾﻦ ﺗﻔﺎوت ﮐﻪ ﮐﺎرﮔﺰاران و ﺳﺨﻨﻮران در ﺷﮑﻞ درﺳﺖ و اوّﻟﯿﻪ آن )اﻫﺮوان(، ﺗﺨﻔﯿﻒ اﻧﺠﺎم داده و آﻧﺮا ﺑﻪ )اﻫﺮن( ﮐﻮﺗـﺎه ﮐـﺮدهاﻧـﺪ و ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﭘﺴﻮﻧﺪ »ﮔﺎن= ﺟﺎن، از آن اﺳﻢ ﻣﮑﺎن ﺳﺎﺧﺘﻪاﻧﺪ و ﺑﺎ اﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺻﻮری، ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﻣﻘـﺪس و اﻫـﻮراﯾﯽ را، اﻫﺮﯾﻤﻨـﯽ ﮐـﺮده اﻧـﺪ. ﻫﺮﭼﻨﺪﮐـﻪ در ﺗﺤﻮل زﺑﺎن، ﺗﻐﯿﯿﺮ و ﮔﺴﺘﺮش ﻣﻌﻨﺎ، اﺻﻠﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮل اﺳﺖ اﻣﺎ در ﻣﻮرد اﯾﻦ واژه، ﺑـﻪ دﻟﯿـﻞ دﯾﻨـﯽ- زرﺗﺸـﺘﯽ ﺑـﻮدن آن، ﺑﺎﯾـﺪ، ﮔﻤـﺎن ﺗﺤﻘﯿـﺮ ﻣـﺬﻫﺒﯽ زرﺗﺸﺘﯿﺎن را در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ ﯾﺎ اﺣﺘﻤﺎل ﻧﺎآﺷﻨﺎﯾﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪﮔﺎن ﺑﺎ زﺑﺎن ﭘﻬﻠﻮی را ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺧﺎﻣﻮشﺷﺪن زﺑـﺎن، ﻋـﺎﻣﻠﯽ اﺻـﻠﯽ ﭘﻨﺪاﺷـﺖ. ﻧﮕﺎرﻧـﺪه در اﯾـﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﺿﻤﻦ ﺗﻮﺟﻪ دادن ﺑﻪ ﻧﺎمﻫﺎی ﻣﺤﻠﯽ، ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﮥ ﻣﯿﺪاﻧﯽ-ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای و روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ، ﮐﻮﺷﯿﺪه اﺳﺖ رﻣـﺰ و راز اﯾـﻦ ﺗﺤـﻮل را در اﯾﻦ واژة ﻓﺎرﺳﯽ ﺗﺮﮐﯽ ﮔﻤﺎن ﺷﺪه ﻧﺸﺎن دﻫﺪ.
ملخص الجهاز:
گروه قیدی و ملحقات آن واژههای حتما، شاید، ناچار، از اینک (ایننن = از این لحظه) که ویژگی گروههای قیدی فارسی را دارند، در زبان ترکی نیز به عینه مورد استفاده قرار میگیرند؛ اما در مورد قیدهایی که از حروف اضافه با اسم یا صفت و قید، ساخته میشوند باید گفت: چون زبان ترکی، زبانی ترکیبی است و همچون زبانهای تصریفی (چون فارسی دری)، حروف، نقشی تعیین کننده و دستوری در آن ندارند و به جای آنها، وندهای نقش نمای افزوده شده به انتهای واژهها، کار حروف را انجام میدهند، به همین خاطر، این گونه قیدها از پارسی در ترکی داخل نشدهاند.
در واژۀ اهرنجان که در ظاهر بسیار شبیه به آذربایجان تلقی شده است، «جان» همان پسوند مکان یا «گان» است که به شکل عربی «جان» در آمده است که نمونۀ تبدیل واج «گ» به «ج» را در جرفادقان (گلپایگان) نیز میتوان دید که به ترتیب واجهای (گ، ل، ف، د، گ) به واجهای (ج، ر، ف، ی، ق) بنابر قواعد تحول واجی زبان فارسی (ر.
3. نتیجه به گمان نگارنده، کوشش برای تغییر نامهای محلی به فارسی، سبب شده است که سازندگان واژۀ اهرنجان، کلمۀرایج بر سر زبان مردم یا همان اهروان را نادرست بدانند و برای اصلاح آن، با حذف دو واج «وا» آنرا به اهرن تبدیل کرده و سپس با پسوند جان که اغلب میبایست درآخر واژههای رسیده به دری از پهلوی منتهی به اک، اگ، اوگ و گ، ظاهر گردد به نادرست و با تبعیت از واژۀ اصیل آذربایجان (آتور+پات+ اک+ ان)، کلمۀ اهرنجان را که معنای جای اهریمنان را میدهد، ساختهاند که با پیشینۀ تاریخی و مرکزیت تجاری این منطقه، جور در نمیآید و بهتر است که در بازبینی، از همان شکل تلفظی موجود در زبان مردم محلی که اهروان است و معنای «جای نیکمردان و پرهیزگاران» را میدهد، استفاده شود.