خلاصة:
در اقتصاد، دانش به عنوان مهمترین تولید محسوب میشود و از آن به عنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمانها نام برده میشود. همچنین اثربخشی سازمانی را میزان دستیابی به اهداف سازمانی میدانند. هدف از این پژوهش تعیین تاثیر مدیریت دانش و فرایندهای آن بر اثربخشی سازمانی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران تمام شعب شرکتهای بیمه شهر اصفهان که به صورت نمونهگیری سرشماری با حجم 72 نفر انتخاب شدند، میباشد. برای جمعآوری داده از دو پرسشنامه با طیف لیکرت و برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین مدیریت دانش و اثربخشی سازمانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد و همچنین نتایج نشان داد که 857/0 درصد از پراکندگی اثربخشی سازمانی مربوط به فرایندهای مدیریت دانش است. نتایج آماری تاثیر تمام ابعاد مدیریت دانش بر اثربخشی سازمانی بجر کاربرد دانش را تایید نمود. بر اساس یافتههای پژوهش نتیجه میگیریم که طراحی ساختار دانش مدار در سطوح شرکتهای بیمه در شهر اصفهان، در بهبود وضعیت اثربخشی این شرکتها موثر خواهد بود.
In economy, knowledge is the most important producer and organizations refer to it as the most important competitive advantage. Also, organizational effectiveness is considered as an achievement of organizational goal. The aim of this study is to determine the effect of knowledge management and its processes on organizational effectiveness. The statistical population of the study was the managers of all branches of Isfahan Insurance Companies which were selected by sampling with a volume of 72 individuals. Two questionnaires with Likert spectrum were used to collect data and Path analysis was used to analyze the data. The results indicated that there is a positive and significant relationship between knowledge management and organizational effectiveness, and the results showed %857 of organizational effectiveness variance is related to knowledge management processes. The statistical results confirm the effect of all aspects of knowledge management on organizational effectiveness except knowledge application. Based on research findings, designing a knowledge structure in insurance companies in Isfahan will be effective in improving the effectiveness of these companies.
ملخص الجهاز:
بر این اساس فرضیه اصلی پژوهش حاضر این گونه تعریف میشود: مدیریت دانش بر اثربخشی سازمانی در شرکت های بیمه شهر اصفهان تأثیر مثبت و معناداری دارد.
با توجه به ابعاد چهارگانه مدیریت دانش ، فرضیه های فرعی ذیل قابل تعریف میباشند: - کسب دانش بر اثربخشی سازمانی در شرکت های بیمه شهر اصفهان تأثیر مثبت و معناداری دارد.
برای انجام این پژوهش از پرسشنامه های مدیریت دانش شامل چهار بعد خلق ، حفظ ، انتقال و کاربرد دانش و اثربخشی سازمانی رنجبر (١٣٨٨) به ترتیب با ٢٠ و ١٠ گویه و در قالب مقیاس ٥ رتبه ای لیکرت طراحی شده بود، استفاده شد.
برای ارزیابی داده ها و بررسی نتایج نیز ابتدا رابطه میان متغیرها را با ضریب همبستگی تأیید نموده و سپس با محاسبه ضریب استاندارد و عدد معنیداری بین متغیرها، تأثیر مدیریت دانش بر اثربخشی سازمانی را احصاء شد که از نرم افزار پیال اس ١ در این راستا استفاده گردید.
یافته ها در این بخش نخست مشخصات فردی جامعه موردبررسی ارائه گردید، سپس وضعیت مدیریت دانش و میزان اثربخشی سازمانی در شرکت های موردبحث ، توصیف شد، پس ازآن نتایج به دست آمده از تحلیل آماری موردبررسی قرار گرفت .
در نمودار ٢ هم ضریب استاندارد برای تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر اثربخشی سازمانی قابل مشاهده است .
در فرضیات فرعی نیز، تأثیر سه فرایند کسب ، حفظ و انتقال دانش بر اثربخشی سازمانی مورد تأیید قرار گرفت که این یافته ها هم سو با یافته های پژوهشگرانی همچون فیض و همکاران (١٣٩٤)، رئیسی و همکاران (١٣٩٢) و ژنگ و همکاران (٢٠١٠) است .