خلاصة:
هدف از انجام پژوهش، پیشبینی خلاقیت هیجانی بر اساس ابعاد کارکرد خانواده با نقش واسطهای سبکهای مقابلهای است. روش پژوهش با استفاده از آزمون همبستگی، رابطة بین متغیرها را مورد بحث و بررسی قرار داده است و جامعة آماری پژوهش، دانشآموزان پایه یازدهم متوسطه اصفهان که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند که به شیوة خوشهای چندمرحلهای در مدارس دخترانه و پسرانه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامة خلاقیت هیجانی آوریل (1999)، پرسشنامة ابعاد کارکرد خانواده مک مستر (1983) و پرسشنامة سبک مقابلهای اندلر و پارکر (1990) بود. روش آماری مورد استفاده تحلیل مسیر بود. نتایج تحلیل مسیر حاکی از آن بود که مولفههای کارکرد خانواده خلاقیت هیجانی را در سطح 05/0P< معنادار پیشبینی میکنند. بدینصورت که مولفة حل مشکل، کنترل رفتار و کارکرد کلی اثر مستقیم و غیرمستقیم بر خلاقیت هیجانی دانشآموزان داشت. در ارتباط با نقش واسطهای نتایج حاکی از آن بود که مولفههای مسئلهمدار و اجتنابمدار نقش واسطهای را بین کارکرد خانواده و خلاقیت ایفا میکنند. نتایج این تحقیق ما را از اهمیت کارکرد خانواده و سبکهای مقابلهای بر خلاقیت هیجانی آگاه میکند. بدینصورت که تمرکز بیشتر بر راهبردهای مقابلهای و کارکرد خانواده مناسب مثل (حل مشکل، کنترل رفتار و کارکرد کلی) خلاقیت هیجانی دانشآموزان را بهبود میبخشد.
The purpose of this study was predict emotional
creativity based on family functioning with
mediating role of coping styles using path
analysis. Research method has been discussed the
relationship between the variables using
correlational test. Statistical society consisted
students of second secondary eleventh grade
studying in Isfahan the academic year 93-
94whilethe sampling method was Multi-stage
random cluster of girls and boys schools. The
instruments included Averill emotional creativity
questionnaire (1999), McMaster Family Function
Dimensions Questionnaire (1983), Endler and
Parker Coping Style Questionnaire (1990) and
the data obtained were analyzed using path
analysis. The path analysis, preformed via
LISREL software, showed that the components
of Family Functioning could predict students'
emotional creativity at P <0.05. In detail,
problem-solving, behavior control and overall
performance components had direct and indirect
effect on emotional creativity positively. In
regard of mediation role the results showed that.
The dimensions of avoidance-focused style and
problem -focused style (of coping style) had a
mediating role between family functioning and
emotional creativity. These results compel us to
be aware of the importance of the family
functioning and coping styles on emotional
creativity of students. A greater concentrate on
coping style (i.e. avoidance-focused style and
problem -focused style) and proper family
functioning (i.e. problem-solving, behavior
control and overall performance components)
could improve emotional creativity among
students.
ملخص الجهاز:
پیشبینی خلاقیت هیجانی بر اساس ابعاد کارکرد خانواده با نقش واسطهای سبکهای مقابلهای سمیه ساداتی فیروزآبادی* استادیار روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشگاه شیراز، ایران.
The Prediction of Emotional Creativity based on Family functioning with mediating role of coping styles Somayeh Sadati Firoozabadi.
Abstract The purpose of this study was predict emotional creativity based on family functioning with mediating role of coping styles using path analysis.
The instruments included Averill emotional creativity questionnaire (1999), McMaster Family Function Dimensions Questionnaire (1983), Endler and Parker Coping Style Questionnaire (1990) and the data obtained were analyzed using path analysis.
با توجه به اینکه در ارتباط کارکرد خانواده و سبک مقابلهای و خلاقیت هیجانی در دانشآموزان پیشینه تحقیقاتی موجود نیست یا اگر وجود داشته باشد، کم و غیرقابل دسترس است؛ باوجوداین تحقیقات اما رابطة بین این سه متغیر موردبررسی قرار نگرفته و خلأ پژوهشی در این زمینه محسوس است.
از اینرو هدف اصلی این پژوهش رابطه خلاقیت هیجانی و ابعاد کارکرد خانواده و سبکهای مقابلهای در دانشآموزان است که بهمنظور رسیدن به هدف، پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به فرضیات زیر است: 1.
با توجه به هدف پژوهش حاضر مبنی ارائه مدلی برای خلاقیت هیجانی دانشآموزان تیزهوش بر اساس کارکرد خانواده با نقش واسطهای سبک مقابلهای از روش تحلیل مسیر که در ادامه به بیان آن پرداختهشده است.
همانطور که بر اساس یافتهها، پژوهش حاضر مدل نهایی پیشبینی خلاقیت هیجانی بر اساس کارکرد خانواده با نقش واسطهای سبکهای مقابلهای مطابق شکل شمارة 2 بهدستآمده است.
بحث و نتیجهگیری این پژوهش بهمنظور ارائة مدلی برای خلاقیت هیجانی دانشآموزان بر اساس کارکرد خانواده با نقش واسطهای سبکهای مقابلهای انجامگرفته است.