خلاصة:
مدیریت سرمایه یکی از بخشهایی است که در ساختار مدیریتی یک سازمان نقش حیاتی ایفا میکند. بطوریکه در برخی
موارد بحث سرمایه در گردش و نقدینگی را بسان خونی تشبیه کرده اندکه در رگهای یک واحد تجاری در جریان است. تا
واحد تجاری بتواند به حیات خود ادامه دهد و از مدیریت این بخش به عنوان قلب تپنده ی واحد تجاری یاد شده است. که
وظیفه پمپاژ خون به رگهای سازمان را به عهده دارد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی از نوع
همبستگی است. جامعه آماری پژوهش. بانکهای پذپرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد و با استفاده از روش
نمونهگیری حذف سیستماتیک. ۱۱ بانک به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و دوره زمانی آن بین سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ است.
روش مورد استفاده جهت جمعآوری اطلاعات. کتابخانهای و برای آزمون فرضیههای پژوهش از زگرسیون چندمتغیره استفاده
شده است. نتایج نشان میدهد که بین اهرم مالی و نقدشوندگی با درآمد و مدیریت سرمایه بانکهای پذیرفته شده در بورس
شرکتها که برای دستیابی به ساختار سرمایه بهتر آنها در بلند مدت لازم است را توسعه دهند.
ملخص الجهاز:
بررسي رابطه بين اهرم مالي و نقد شوندگي با درآمد و مديريت سرمايه (مورد مطالعه : بانک هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ) عليرضا اسکندري ١، حامد سيار ٢ ، اسماعيل اسمعيل پور نيازي ٣ ١و٢ استاديار گروه حسابداري ، دانشکده حسابداري ، دانشگاه آزاد اسلامي – واحد ورامين – پيشوا ، ورامين ، تهران ، ايران ٣ کارشناسي ارشد حسابداري، دانشکده حسابداري ، دانشگاه آزاد اسلامي – واحد ورامين – پيشوا ، ورامين ، تهران ، ايران چکيده مديريت سرمايه يکي از بخش هايي است که در ساختار مديريتي يک سازمان نقش حياتي ايفا مي کند، بطوريکه در برخي موارد بحث سرمايه در گردش و نقدينگي را بسان خوني تشبيه کرده اندکه در ر± هاي يک واحد تجاري در جريان است ، تا واحد تجاري بتواند به حيات خود ادامه دهد و از مديريت اين بخش به عنوان قلب تپنده ي واحد تجاري ياد شده است ،که وظيفه پمپاژ خون به ر± هاي سازمان را به عهده دارد.
نتايج نشان ميدهد که بين اهرم مالي و نقدشوندگي با درآمد و مديريت سرمايه بانک هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداري وجود دارد.
فرضيات تحقيق با استفاده از الگوي رگرسيون داده هاي ترکيبي مورد بررسي قرار گرفت و نتايج رگرسيون در ميان نمونه مورد مطالعه نشان داد، بين ترکيب سرمايه در گردش و ارزش افزوده اقتصادي در شرکتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه مثبت و معناداري وجود دارد و اين رابطه با تأثير ميانجي اهرم مالي معکوس ميشود، اما اين رابطه در ميان شرکتهاي فعال در فرابورس ايران مشاهده نشد.