ملخص الجهاز:
"گفتوگویی با مترجم دیوان غربی-شرقی گوته محمود حدادی آزاده حضرت دیوان غربی-شرقی گوته،در چهارچوب آثار او چه جایگاهی دارد؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود) محمود حدادی:از آنجا که دیوان غربی-شرقی گوته تاکنون نه بهطور کامل به فارسی ترجمه شده است و نه با کیفیتی در خور،اجازه بدهید ابتدا بنا را بر این بگذاریم که شناخت ما در ایران از این کتاب کموبیش به اسم آن محدود میشود و از محتوای آن چندان اطلاعی نداریم.
اما اگر بخواهیم اسم ببریم، باید بگوییم او الهام خود را از شعر فارسی و شناختش را از تاریخ ادبیات ایران،بیشاز همه مدیون ژرف هامر پورگشتال،و سه اثر اوست:یکی ترجمهی هامر از کل دیوان حافظ که در سال 1814 به چاپ رسید و بلافاصله گوته را برانگیخت که با این شاعر ایرانی بهعنوان برادر معنوی خود به گفتوگو درآید،دیگری شرحی که هامر بر تاریخ ادبیات ایران نوشت و در سال 1819 به چاپ رسید،و سوم یک مجلهی شرقشناسی آلمانی،که عنوان عربی آن«مخزن الکنوز الشرقیه»است و حدود ده سال در وین انتشار مییافت و سردبیر آن باز همین هامر بود.
در عرصه اراده،کمی سرنوشتگرا میشود،در برابر مشیت درکناپذیر آسمانی،مانند حافظ توصیه به صبر و تحمل و حتا تسلیم میکند اما برای آنکه عقل هم در مطلقیت خود دنبال خودپرستی و حیلت و حسابگری نرود، پیرو سنت شاعران و صوفیان ایرانی،عشق را بر او برتر میگیرد،تقریباهمسو با حافظ که میگوید: حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است، کسی این آستان بوسد که جان در آستین دارد از شعر پیشدرآمد دیوان که در بالا نقل کردیم،این گرایش به جهانبینی شاعران ایرانی به خوبی پیداست."