ملخص الجهاز:
"آن اصلاحهای جزئی را میتوان اینگونه بیان کرد:1)ملاک نهایی تعیین کیفیت یک خدمت«قابلیت» یا«توانمندی»آن برای رفع نیازهایی است که این خدمت به منظور برآورن آنها ایجاد شده است؛2)«ارزش»در نهایت اثرات مفیدی است که از استفاده از یک خدمت انتظار میرود و در عین حال برای کسانی که هزینهء آن خدمت را تأمین میکنند قابل قبول است.
این مقیاس ایدهآل را میتوان به یکی از دو راه زیر بیان کرد:1)به صورت یک عدد کلی32در قالب همان واحدهای ارزش، که مدیریت سازمان برای توجیه بودجهء خود به کار میگیرد؛2)به صورت یک کسر که تمامی ارزش واقعا تحقق یافته را نسبت به ارزش کل که میتوانست تحقق یابد(چنانچه کتابخانه از«بالاترین حد»پشتیبانی برخوردار میبود)عرضه دارد.
اما پیش از سر جمع کردن آنها (یعنی به دست دادن ارقامی که ارزش تحقق یافته و بالقوهء خدمات برای هر خدمت را جداجدا عنوان کند)،بر پایهء این اطلاعات و به مدد شناخت فردی از عواملی که در مدلهای ریاضی نمیتوان منظور کرد،در مورد تخصیص همهء منابع در میان خدمات ششگانه و جز آن،تصمیم میگیرد.
حال،حتی اگر رئیس کتابخانه یک مدل ریاضی داشته باشد که رابطهء میان منابع تخصیص یافته به یک خدمت را با ارزش تحقق یافهء همان خدمت در درازمدت نیز نشان بدهد،این رابطه به شرطی میتواند واقعا برقرار شود که در آن دسته از فعالیتهای پردازشی34کتابخانه که به برونداد خدمت مربوط منجر میشود،تغییری صورت گرفته باشد.
Practicality سؤالها عبارتند از:آیا مقیاس مناسب است؟به عنوان مثال،تخصیص منابع به ارزش نسبی خدمات مختلف بستگی پیدا میکند و مقیاسهای ارزش برای این امر شاخصتر از مقیاسها مناسب هستند؟آیا واحدها و مقیاسها مناسب هستند؟اگر قرار است دادههای حاصل از اندازهگیری با مقیاسهای مختلف یکجا شوند،لازم است از یک واحد باشند و یا به یک واحد مشترک قابل تبدیل باشند."