ملخص الجهاز:
"مضحکهی سنتی و عامیانه اگرچه در سراسر هندوستان بسیار زنده و فعال بود و محبوبیت بسیاری بین عوام داشت،اما اشراف و روشنفکران و دیگر اقشار بالایی جامعه به خاطر وجود کلمات رکیک و موضوعاتی که به مزاق آنها خوش نمیآمد،این نوع تئاتر را مبتذل شمرده و آن را رد میکردند.
1در دهههای اولیهی قرن بیستم روشنفکران هندوستان با جنبشهای تئاتری اروپا آشنایی بیشتری پیدا کرده و سیستم استانیسلاوسکی و آثار نمایشنامهنویسانی چون چخوف و ایبسن و استریندبرگ نیز راه خود را به تئاتر این کشور باز کردند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) "چاندرای دزد" اجرا در آتن،یونان به کارگردانی حبیب تنویر 1994 قراردادهای تئات رعامیانه چون میان پردههای کمدی و تکههای دو نفره استفاده نمود و آنها را با فرمهای تئاتری غربی آنزمان تلفیق کرد و رابیندرانات تاگور مهمترین نمایشنامهنویس آن دوران با اهمیت دادن به عناصر غنایی در کارهای خود و انتقاد از شیوههای واقعگرایانهی تئاتر پارسی تأثیر خود را از سنتهای هندی نشان داد.
او هنوز به صورتی خستگیناپذیر تماس سال به همراه همسر و گروه خود با قطار و اتوبوس از این گوشه هندوستان به گوشه دیگری میرود تا برای مردم نمایش اجرا کند؛هم آنها را سرگرم کرده و هم مسائلشان را مطرح کند.
2) از این نمایش به بعد بازیگران تئاترهای عامیانه نقشی مهم در کارهای تنویر به عهده گرفتند و دو ویژگی دیگر،«جانبداری هنری و ایدئولوژیک از فرهنگ عامیانهی اقشار پائینی جامعه، و استفاده از موسیقی و شعر نه به عنوان عاملی سطحی و تفریحی،بلکه به عنوان عنصری جدانشدنی از کل نمایش»،به مشخصههای اصلی تئاتر او بدل شدند."