خلاصة:
این پژوهش با هدف بررسی الگوی مفروض رابطهی نظریههای ضمنی هوش و پیشرفت تحصیلی با واسطهگری جهتگیری هدف و درماندگی آموخته شده، انجام شد. بهمنظور آزمودن این الگو، تعداد 253 دانشآموز پسر و دختر سال اول دوره دوم متوسطه نواحی پنجگانه تبریز به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه اهداف پیشرفت، مقیاس نظریهی ضمنی هوش و مقیاس درماندگی آموخته شده استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که نظریهی ذاتی هوش با اهداف عملکردی، و نظریهی افزایشی با اهداف تسلط ارتباط دارند. تأثیر منفی نظریهی ذاتی هوش بر پیشرفت تحصیلی به واسطهی درماندگی آموخته شده و تأثیر مثبت آن از طریق اهداف عملکردی است. نظریهی افزایشی هوش علاوه بر ارتباط مستقیم با پیشرفت تحصیلی، با واسطهگری اهداف تسلط نیز تأثیر مثبت غیرمستقیمی بر پیشرفت تحصیلی دارد. تأثیر منفی درماندگی آموخته شده بر پیشرفت تحصیلی هم بهصورت مستقیم و هم با واسطهی اهداف عملکردی و اهداف تسلط مشاهده گردید. اهداف عملکردی و اهداف تسلط هر دو رابطهی مثبت و معنیداری با پیشرفت تحصیلی دارند. بر اساس نتایج پژوهش، پیشنهاد میشود محیطهای آموزشی برای ارتقای پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، زمینه رشد باورهای افزایشی هوش و همچنین کاهش درماندگی آموخته شده را مورد توجه قرار دهند.
This study aimed to investigate assumed model of relationship between implicit theories of intelligence and academic achievement with mediating goal orientation and learned helplessness. To test the model, 253 boys and girls students in the first grade of high school including from five regions of Tabriz were selected by multistage cluster sampling. For collecting data, Achievement Goal Questionnaire, Implicit Theories of Intelligence Scale and Learned Helplessness Scale were used. The results of path analysis indicated that the theory of entity intelligence related with performance goals and incremental theory associated with mastery goals. The negative effect of entity theory on achievement through learned helplessness and its positive effect is through performance goals. Incremental theory of intelligence in addition to direct effect on achievement has indirect positive effect through mastery goals. Learned helplessness has negative effect on achievement both direct as well as indirect through performance and mastery goals. Performance and mastery goals both have positive and significant relationship with academic achievement. Based on results of this study suggested that, for attaining higher academic achievement, schools promote incremental beliefs of intelligence and reduce learned helplessness among students.
ملخص الجهاز:
در مقابل، فراگیرانی که به نظریهی افزایشی گرایش دارند، فکر میکنند که Weiner Hong, Chiu, Dweck, Lin & Wan outcome Leggett meaning system implicit theories of self یک ویژگی قابلانعطاف است و با تلاش و سختکوشی میتوان آن را در طول زمان بهبود بخشید.
وقتی فرد چنین ادراک میکند که ا Blackwell Trzesniewski Master Abramson, Seligman & Teasdale Daniels Pekrun آینده خارج از کنترل وی هستند، احساس درماندگی میکند بهعلاوه درماندگی آموختهشده با انفعال، بدبینی و اِسنادهای پایدار درونی همبسته است (همان، ص 59).
بنابراین یادگیری بیشتر بهعنوان وسیلهای برای دستیابی به هدف تلقّی میگ > بررسی مطالعات انجامیافته در حوزههای اهداف پیشرفت و نظریههای ضمنی هوش حاکی از آن است که رابطهی این سازهها کمتر بهصورت علّی موردپژوهش قرارگرفته و پژوهش چندانی در حو Elliott Kaplan & Maehr Ames Nicholls واسطهگری هیجانها بهویژه درماندگی آموختهشده در روابط مذکور بهعمل نیامده است.
اهمیت نظری پژوهش حاضر بررسی درماندگی آموختهشده بهعنوان بازده عاطفی نظریههای ضمنی هوش و همچنین یک پیشآیند برای اهداف پیشرفت است.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که متغیرهای جهتگیری هدف، درماندگی آموختهشده و نظریههای ضمنی هوش چه میزان از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین میکنند.
در پژوهش حاضر نیز برای تعیین شاخصهای ر Abd-El_Fattah & Yates Quinless & Nelson مقیاس از تحلیل عاملی به روش مؤلفههای اصلی و همسانی درونی استفاده گردید.
ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} P* در این پژوهش با توجه به الگوهای نظری و پیشینه تجربی و باهدف بررسی رابطه علّی نظریههای ضمنی هوش با درماندگی آموختهشده، جهتگیری هدف و پیشرفت تحصیلی از روش تحلیل مسیر استفاده شد.