خلاصة:
کارلتون استیونز کوون از شناختهشدهترین چهرههای باستانشناسیِ پیش از تاریخ ایران است که در حوالی 70 سال پیش بهانجام نخستین پژوهشهایِ سازمانیافته در باستانشناسی ایران همت گماشت. برای سالیان متمادی، باستانشناسان ایرانی آثار کوون را مطالعه و اساتید در کلاس درس خود، آنها را تدریس کردهاند. اکنون و پس از گذشت هفت دهه، لزوم بازبینی کارهای کوون بیش از پیش احساس میگردد. در این نوشتار این بازبینی از چندین نگاه انجام گردیده است: مبانی نظری کار میدانی، میزان تخصصگرایی (تطابق تخصص سرپرست با پژوهش)، رهیافت عملی کاوش، نحوۀ ثبت و ضبط مواد فرهنگی و چگونگی آنالیز مواد فرهنگی. نتایج بازنگری کارهای میدانی کوون در ایران حاکی از این است که وی در رهیافتهای نظری و عملی خود دچار ضعفهای فراوانی بوده و بیش از آنکه دغدغۀ انجام صحیح کار میدانی باستانشناسی داشته باشد، بیشتر درپی کشف بقایای اسکلتی انسان نئاندرتال بوده است. از دیگر سوی، نگاهی به کارنامۀ انتشاراتی کوون، عقاید بهغایت نژادپرستانه، در کنار سابقۀ عضویت نامبرده در ارتش و آژانس اطلاعاتی ایالات متحده (سیا) در جنگ جهانی دوم و جنگ سرد و همچنین پرسشهای فراوان بیپاسخ دربارۀ چرایی انتخاب محوطههای مورد کاوش قرارگرفته در ایران، این فرض را قوت بخشیده که باستانشناسی، اولویت نخست کوون در ایران نبودهاست.
Carlton Stevens Coon is one of the most prominent figures in the Prehistoric Archaeology of Iran. He conducted the first systematic field expeditions in the Iranian Archaeology at 70 years ago. For many years his works have been taught in the Iranian universities. Now and after almost seventy years, a need for critical review of his works sounds inevitable. In this research, such review was performed based on five categories: theoretical approaches of the field works, degree of specialty, field work approaches, data collecting methods and data processing procedures. The results indicate that his theoretical and practical approaches have suffered from many weaknesses. Coon’s main concern was to find human remains (Neanderthals in particular) rather than conducting clean archaeology excavations. On the other hand, his horrifyingly racist publications, rumors about his employment as an intelligence operative by the CIA during the WW II and the Cold War, plus countless unanswered questions concerning the sites he chose to excavate in Iran, all support this hypothesis that Archaeology was not his first priority in Iran.
ملخص الجهاز:
نتایج بازنگری کارهای میدانی کوون در ایران حاکی از این است که او در رهیافتهای نظری و عملی خود ضعفهای فراوانی داشت و بیش از آنکه دغدغۀ انجامدادن صحیح کار میدانی باستانشناسی داشته باشد، بیشتر درپی کشف بقایای اسکلتی انسان نئاندرتال بوده است.
همچنین، پیش از بررسی کاستیهای کارهای میدانی کوون اشاره به این نکته ضروری است که او بهعلت علاقۀ ذاتی به انسانشناسی درطول کاوشهای باستانشناختی خود (بهویژه در ایران) بیش از آنکه در پی ثبت و ضبط صحیح مواد فرهنگی و تفسیر درست آنها باشد، فقط بهدنبال یافتن بقایای انسانی بود.
برای درک دقت ثبت و ضبط دستافزارهای سنگی که کوون در هر دو محوطۀ کمربند و هوتو یافت کافی است حجم نهشتههای کاوششده و میزان تراکم دستافزار در مترمکعب میان دو محوطۀ یادشده و غار کمیشان در همسایگی این دو غار را، که نگارنده آن را در سال 1388 کاوش کرد، مقایسه کنیم.
بهراستی کارلتون استیونز کوون که بود؟ انسانشناسی نژادپرست؟ باستانشناسی بیدقت و شیفتۀ کشف انسان نئاندرتال یا شاید مأمور سازمان سیا تحت پوشش یک باستانشناس؟ جنیفر مکآلی که در سال 2013 پایاننامۀ خود را در دانشگاه پنسیلوانیا (همان دانشگاهی که کوون تا زمان بازنشستگی در آن مشغول بهکار بود) روی بقایای انسانی کمربند و هوتو گذارنده است، در بخش ابتدایی پژوهش خود چنین عنوان کرده است: در پایان دهۀ 1940 و آغاز دهۀ 1950 کوون چندین کار میدانی باستانشناسی را در خاور نزدیک رهبری نمود، این کاوشها گرچه واقعی بودند، ولی شایعاتی دربارۀ آنها وجود دارد که تلاشهایی بهظاهر علمی در جهت منافع سازمان اطلاعات ایالات متحده (سیا) برای دسترسی به مناطق مرزی بهویژه در عراق و ایران درخلال جنگ سرد بوده است.