خلاصة:
پرسش اصلی مقاله این است که تهران چگونه در دهه ۴۰ از خلال رمانها تصویر شده است؟ و بهطورکلی شهر تهران حول چه مضامینی و چگونه صورتبندی شده است؟ شش رمان شهری در سالهای دهه ۴۰بر اساس روش تحلیل کیفی مطالعه شدهاند. تصویر شهر به عنوان نماد مدرنیته تحول یابنده با عناصر دیستوپیاییاش برجسته شده است، در همه این رمانها، شهر پلید، فرد معصوم را به آدمی بی عاطفه و دلال و در عین حال دلزده و ناراحت تبدیل میکند. ما این مطالعه را با کشف پنج مضمون اصلی شرح خواهیم داد: فضاهای شهری، گروههای اجتماعی، روابط انسانی، مسائل اجتماعی و نگرشها و افکار شهری. در میان این مضامین فضاهای سرخوشانه چون خیابان نقشی کلیدی در بازنمایی شهر داشته است و از سویی دیگر فضاهای رنج چون بیمارستان و تیمارستان نیز صورتی دیگر از شهر را تجسم بخشیدند. این وجوه دوگانه شهر یعنی سرخوشی و رنج در سایر مضامین تکرار شده است و درمجموع فردی که درگیر شهر میشود را در تناقضهایی بیپایان گرفتار میسازد.
The main question that this paper pursues is how has Tehran been portrayed in the 1960 s through novels? And in general, what are the urban themes and components in the Farsi novels? Regarding the fact that in the given period, Iran is developing from a traditional society into a partially modern nation-state, therefore carrying all of its problems and contradictions .Six urban novels in the 1960 s have been studied using qualitative analysis. The novels presented a dystopian image of the city. In all these novels, the filthy city transforms the innocent into a heartless and brooding man. And at the same time it depicts a face of blase and sad person.we will describe this study by discovering five main themes: Urban spaces, social groups, human relations .social issues and finally, urban thoughts and attitudes. Among these themes, delightful spaces like the street played a key role in representing the Tehran city, and on the other hand, suffering spaces such as the hospital, asylum and psychiatric hospital depicted another form of the city. These dual aspects of the city, euphoria and suffering, have been replicated in other contexts and, in sum, have implicated the individual involved in the city in endless contradictions.
ملخص الجهاز:
مرتضوی گازار (١٣٨٧) نیز با تمرکز مطالعۀ خود بر دورٔە پهلوی اول به درکی مشابه دست مییابد؛ روایت های داستان های سه رمان تهران مخوف و یادگار یک شب ١ از مشفق کاظمی، تفریحات شب از محمد مسعود و زیبا از محمد حجازی نیز وضعیت به هم ریختۀ جامعه را به نمایش میکشند، انبوه پرسه زنانی که برای خوش گذرانی و تمدد اعصاب در شهر پرسه میزنند و درعین حال در فضایی تنفس میکنند که نظامی اقتدارگرایانه حتی بر تفکیک جنسیتی نیز نظارت دارد.
در مورد بازنمایی شهر در داستان های جدید میتوان از مقالۀ حسن ریاضی (١٣٩٢) نام برد که به تصویر تهران در رمان یوسف آباد خیابان سی و سوم پرداخته است .
٢. کوچه ای به نام بهشت رویان ، جمال میرصادقی، ١٣٤٥ در این داستان پیرمرد روستایی که عمو نام گرفته است پس از حادثۀ زلزله در روستا و خراب شدن خانه و از دست دادن همسر و فرزندش ، برای یافتن تنها دختر و دامادش که تاجر معروفی 90 بازنماییشهردررمان هایفارسیدهۀ٤٠ است به شهر میآید تا روزهای آخر زندگی را در کنار آنها سپری کند.
بیمارستان برای علی استعاره ای از شهر است ؛ چون در آنجاست که دنیای جدیدی را تجربه میکند و با روش های مختلف زندگی کردن ، تفریح کردن و رابطه ها آشنا میشود.
فضاهای شهری که عموما در این داستان استفاده میشود خیابان ، کوچه ، بازار و محله ای است که کمال در آن زندگی میکند.