خلاصة:
هدف این پژوهش شناسایی نیازهای پژوهشی در فقه روانشناسی است تا گامی مؤثر در زمینۀ برنامهریزی پژوهشی و انجام پژوهشهای دارای اولویت بردارد. روش این پژوهش کیفی و ترکیبی از روش پیمایشی و تحلیل محتواست. جامعۀ آماری در بخش منابع اسنادی، کلیۀ منابع اسنادی در فقه روانشناسی در بخش منابع انسانی کارشناسان شهر قم و در بخش سازمانی، مراکز مشاورۀ دینی شهر قم است و نمونۀ آماری شامل 110 منبع در مجموع منابع اسنادی، انسانی و سازمانی میشود. نمونۀ آماری در بخش منابع انسانی شامل 20 نفر از کارشناسان است که با روش نمونهگیری هدفدار انتخاب شدند. یافتههای پژوهش شامل دستیابی به 137 عنوان پژوهشی در گرایشهای روانشناسی است. گرایش مشاوره و رواندرمانی با 48 نیاز پژوهشی (03/35 درصد) بیشترین نیاز پژوهشی را به خود اختصاص داده است و پس از آن گرایش خانواده با 30 نیاز پژوهشی (89/21 درصد) و گرایش آسیبشناسی روانی با 22 نیاز پژوهشی (05/16 درصد) در رتبههای بعدی قرار دارند. همچنین، کمترین نیاز پژوهشی را گرایش عمومی با 1 نیاز (72/0 درصد) و پس از آن گرایش اجتماعی با 2 نیاز (44/1 درصد) به خود اختصاص دادهاند. نتیجه آنکه تفقه در حیطۀ سؤالهای روانشناختی بهویژه در گرایشهای مشاوره و رواندرمانی، خانواده و آسیبشناسی روانی ضروری است و با توجه به بررسی نسبتاً جامع و دقیق و برخورداری از روششناسی علمی، استفاده از نیازهای پژوهشی در انتخاب موضوع پژوهش در حیطۀ فقه روانشناسی به پژوهشگران علاقهمند و سازمانهای مرتبط توصیه میشود.
This study aims to investigate research need in Figh of psychology, towards research planning and conducting prioritiezied research. The methods was qualititative abd mixied with survey and contet analaysis. Statistical population in the documental sources section include all documents on Figh of psychology, in human resoucere section include experts in Qom, and in organizational section include Islamic coulnseling senters in Qom. The sample include 110 documental, human, and organizational resources. The sample in human section include 20 experts which have been selected through purposive sampling. The findings include 137 research title in psychology fields. Counseling and psychotherapy with 48 research need (35.03%) had the most reaserch needs followed by Family with 30 research needs (21.89) and psychopathology with 22 reaserch needs (16.05%). The field with the least research need (1 need; .72%) was General followed by Social with 2 need (1.44%). The conclusion would be that Feghahat in the areas of psychological questions especially in the fields of Counseling and psychotherapy, Family, and Psychopathology is needed and with this comprehensice and accurate study amd scientific methoods, interested reesearchers and related organizations are advised to use these research needs in selecting research topics.
ملخص الجهاز:
نتیجه آنکه تفقه در حیطۀ سؤالهای روانشناختی بهویژه در گرایشهای مشاوره و رواندرمانی، خانواده و آسیبشناسی روانی ضروری است و با توجه به بررسی نسبتاً جامع و دقیق و برخورداری از روششناسی علمی، استفاده از نیازهای پژوهشی در انتخاب موضوع پژوهش در حیطۀ فقه روانشناسی به پژوهشگران علاقهمند و سازمانهای مرتبط توصیه میشود.
نیازسنجی، نیازسنجی پژوهشی، فقه، فقه روانشناسی مقدمه وجود منابع محدود از یکسو و موانع و محدودیتهای اثرگذار و تعیینکننده ازسوی دیگر یکی از دلایل مهم گرایش به برنامهریزی در فعالیتها و اقدامات بشری است که آدمی را وادار به شناسایی اولویتهای اساسی و تعیین راهبردهای اثربخشی برای تحقق اولویتها میکند.
نیازسنجی پژوهشی ریشه در نیازسنجی و مدیریت پژوهش دارد و در یک تعریف جامع عبارت است از فرایند پیچیدۀ شناسایی نیازهای پژوهشی بالقوه و تعیین اولویت در بین پروژههای مختلف تحقیقاتی تا از این رهگذر مبنای قابل دفاعی برای تخصیص مؤثر منابع فراهم آید (فتحی واجارگاه، 1397: ص 15).
فقه علمی است که به مطالعۀ شرعی عمل مکلف میپردازد و در اصطلاح عامتر، برای فهم کل دین نیز بهکار میرود؛ اگر فقه را به قیام حجت تفصیلی نزد شخص بر احکام فرعیۀ دینی و موضوعهای مستنبطه تعریف کنیم و موضوع آن را فعل مکلف بدانیم (مشکینی، 1392: ص 173) و روانشناسی را علمی بدانیم که با استفاده از روش علمی به بررسی فرایندهای ذهنی و رفتار در موجودات زنده میپردازد (اتکینسون و دیگران، 1390: ص 33)، باتوجه به آنچه بیان شد و نیز با اقتباس از منابع مشابه در تعریف فقههای مضاف نظیر فقه تربیتی و فقه سیاسی (اعرافی، 1391: ص 41؛ ایزدهی، 1394: ص 161)، فقه روانشناسی به گونهای از دانش فقه اطلاق میشود که رفتارهای صادرشده از مشاوران، روانشناسان و مراجعان آنان ازلحاظ اتصافشان به یکی از احکام پنجگانه را بررسی میکند و برای هر رفتار، از ادلۀ آن، حکمی را استنباط میکند؛ بهعبارت دیگر، به تمامی پاسخهایی که فقه به سؤالهای روانشناختی میدهد، فقه روانشناسی اطلاق میشود.