خلاصة:
ابوالمفضل شیبانی (د 387ق) محدثی امامی مذهب است که روایات پرشماری از او در منابع مختلف باقی مانده، اما شیوۀ وی در تحمل حدیث تا کنون کمتر کاویده شده است. با همۀ تلاشی که ابوالمفضل برای دریافت و انتقال میراث حدیثی داشته است محدثان و تراجمنگاران متقدم شیعه و عامۀ مسلمانان او را به گونههای مختلفی از جعل و سرقت در حدیث متهم کردهاند. میدانیم او در انتقال میراث حدیثی امامیه و زیدیه تلاشهای بسیاری نموده، و بسیاری از آثار و روایات مهم شیعی به وساطت وی نقل شده است. اهمیت میراث وی حتی سبب شده است محدثان عامۀ مسلمانان هم از روایات وی چشمپوشی ننمایند. براینپایه، بررسی رویکرد ابوالمفضل شیبانی به نقل روایات ضروری است. این مطالعه با همین هدف صورت میپذیرد. میخواهیم با مطالعۀ شواهدی از روایات ابوالمفضل دریابیم آیا برپایۀ روایات خودِ ابوالمفضل میتوان دربارۀ اتهامی که محدثان متوجه وی کردهاند قضاوتی داشت یا نه. نیز، میخواهیم بدانیم تصرفات احتمالی وی در روایات از چه نوع و تا چه میزان، و سبب این تصرفاتِ احتمالی چه بوده است؛ آیا احیاناً وی از جریانهای فکری غلات که در زمان حیات وی فعال بودهاند متأثر بود یا تحت تأثیر عوامل دیگر چنین میکرد. فرضیۀ این مطالعه آن است که ابوالمفضل با آگاهی از دخل و تصرفات جریانهای رقیب امامیه در نقل احادیث گاه به مقابلهبهمثل با آنها پرداخته است.
ملخص الجهاز:
ابوالمفضل با محدثان صاحب نام عامۀ مسلمانان در اين دوره درارتباط بود و و از آن ها روايت شنيد؛ شخصيت هايي نظير محمد بن محمد باغ ندي (د ٣١٢ق ) محدث ساکن بغداد و صاحب آثاري چون مسند عمر بن عبدالعزيز، ابن ابيداوود (د ٣١۶ق ) صاحب کتاب هاي السنن ، الناسخ و المنسوخ و آثار ديگر، يا بغ وي (د ٣١٧ق ) گردآورندٔە مسند علي بن جعد (براي مشايخ وي، نک: خطيب بغدادي، ١۴١٧ق ، ٣/ ٨۶).
حتي به نظر ميرسد آثاري مانند فضائل زيد، من روي عن زيد بن علي بن الحسين و فضائل عباس بن عبدالمطلب (نک: نجاشي، ١٣۶۵ش ، ٣٩۶؛ شيخ طوسي، ١۴٢٠ق ، ۴٠١) نيز کوشش هايي براي دفاع از باورهاي اعتقادي اماميه در برابر جريان هاي رقيب در عصر حيات ابوالمفضل باشند.
بااين حال ، تراجم نگاران و محدثان بسياري نيز او را در انتقال ميراث حديثي به عناوين مختلفي مانند کذب ، جعل و سرقت حديث يا گاهي به جعل سند براي روايات متهم کرده اند (نک: نجاشي، ١٣۶۵ش ، ٣٩۶؛ ابن غضائري، ١٣۶۴ش ، ٩٩؛ خطيب بغدادي، ١۴١٧ق ، ٣/ ٨٧).
ميتوان گفت نصيريه که سابقه نسبت دادن روايات غاليانۀ خود به راويان و محدثان متعددي از شخصيت هاي برجستۀ اماميه را داشتهاند، نقل اين ابيات را نيز به ابوالمفضل منتسب کرده اند (براي کوشش مشابه نصيريان در انتساب رواياتي به ابن بابويه، نک: ابوصالح ديلمي، ٨/ .
تحرير دوم روايت آن است که ابوالمفضل شيباني بها سناد از محمد بن جرير طبري (د ٣١٠ق ) و هارون بن عيسي بن سکين بلدي نقل ميکند (براي متن آن ، نک: ابن طاووس ، ١۴١٣ق ـ الف ، ۵٧٨؛ حلي، ١۴٠٨ق ، ١۶٩؛ بياضي، ١٣٨۴ق ، ١/ ٣٠١).