خلاصة:
. موضوع تحقیق حاضر، طراحی الگوی شاخص های توانمندساز آموزش رشته تربیت بدنی دانشگاه ها براساس فناوری های نوین آموزشی با ماهیت اکتشافی- بنیادی بود. روش پژوهش کیفی بود که براساس نظریه داده بنیاد با رویکرد استراوس و کوربین به طراحی مدل پارادایمی شاخص های توانمندساز آموزش رشته تربیت بدنی پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق، اساتید دارای مرتبه علمی دانشیار در رشته تربیت بدنی بود. روش نمونه گیری نیز بعلت محدود بودن تعداد افراد جامعه آماری به شیوه اشباع نظری انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده نیز مصاحبة نیمه ساختاریافته بود که از نظرهای 18 نفر از اساتید متخصص تربیت بدنی کشور استفاده شد. خروجی پژوهش مدل پارادایمی بررسی عوامل توسعة شاخص های توانمندساز آموزش رشته تربیت بدنی بود که از شرایط علی، مقولة محوری، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها تشکیل شده است. موارد ذکرشده از کدهایی در مرحلة اول کدگذاری؛ یعنی کدگذاری باز در چند مفهوم نظیر امکانات و فضای آموزشی، محتوای آموزشی، نظام ارزشیابی آموزشی، نظام مدیریت آموزشی، عوامل برنامه ریزی آموزشی، عوامل مربوط به دانشجویان، عوامل مربوط به مدرسان و شرافت علمی بدست آمده اند. همچنین در مرحلة دوم کدگذاری نیز کدگذاری محوری با مقولة محوری عوامل توانمندساز آموزشی و سطوح فرعی نظیر فردی، مدیریتی و حرفه ای شناسایی شد. در پایان، درخصوص راهبردهای موثر آموزشی مشخص شد که حصول بسیاری از عوامل توانمندساز آموزشی رشته تربیت بدنی را باید در سه سطح فردی، میانی و کلان جستجو کرد.
The purpose of this study is model designing for empowering indicators of physical education training based on the modern educational technology. the research method was qualitative based on the Ground Theory of Strauss and Corbin's approach to design a paradigmatic model of empowering indicators of physical education. The statistical population of this study was all masters with associate professor degrees, and the statistical sample was selected on the theoretical saturation. The reserch tool was a semi-structured interview, which was used to collect data by 18 experts viewpoint in the physical education field. the output of the research was a paradigmatic model of the empowering indicators of physical education training that was consisting of causal, pivotal, intervening conditions, strategies and outcomes. Codes mentioned in the first stage of coding are open coding in several concepts such as academic honor, educational facilities, educational content, educational evaluation system, educational management system, educational planning, student-related factors, masters -related factors. Also in the second stage of coding, pivotal coding was identified with the educational empowerment factors and sub-levels such as individual, managerial, and professional. Finally, for effective educational strategies, it was found that many of the educational empowerment factors in physical education need to be sought at the three individual, intermediate, and macro levels.
ملخص الجهاز:
خروجی پژوهش مدل پارادایمی بررسی عوامل توسعة شاخصهای توانمندساز آموزش رشته علوم ورزشی بود که از شرایط علی، مقولة محوری، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها تشکیل شده است.
در پایان مشخص شد نتیجه اجرای راهبردهای مؤثر آموزشی تحقیق حاضر در سه سطح فردی، میانی و کلان، باعث بهبود اثرگذاری عملکرد آموزشیِ مطابق با نیازهای روز جامعه ورزش، بهبود فرایند یاددهی-یادگیری، توسعه اخلاق حرفهای در آموزش و نهایتاً توسعه دانش، اطلاعات و فناوری در آموزش رشته علوم ورزشی میشود.
صیادی (2014) در نیازسنجی ملزومات و امكانات آموزشی دروس رشته تربیتبدنی دانشجویان، توجه به نیازهای جسمانی-حركتی و نیازهای عاطفی-اجتماعی Rayan King,Bandy Tokunaga Livington Wenos, Kaslow نیازهای شناختی-علمی، نیازهای مهارتی-ورزشی و نیازهای امكاناتی را لازم میداند.
لذا تحقیق حاضر بهدنبال این سؤال است که بداند شاخصهای مؤثر و مدل جامع در راه اجرای روشهای نوین تدریس رشته علوم ورزشی در جهت بهبود کیفیت آموزش این رشته برای دانشجویان متقاضی این رشته کدام ا > روش پ > اساس این تحقیق، مدل کیفی گراند تئوری «استراس و کوربین» بود.
شکل 1- الگوی داده بنیاد شاخصهای توانمندساز آموزشِ رشته علوم ورزشی بحث و تفسیر نتایج در سالیان اخیر دانشگاهها با تغییرات چشمگیری در حوزه تنوع دانشجو، کمیت و کیفیت آموزش و پژوهش، استعداد محوری، شایسته سالاری و نهایتاً ظهور تکنولوژیهای نوین آموزشی روبرو شده2اند تا به حیث مجموع بتوانند به پیامد نهایی این تغییرات که همان اطمینان از حصول یادگیری است، دست یابند، چرا که هدف غایی تمام مسائل آموزشی، افزایش علم منتهی به عمل و پرورش دانشجویان کارافرین و دارای دانش کاربردی است و این امر نیاز به سیاستگذاری و تمرکز بر اعتلای صلاحیت آموزشی در محیطهای آکادمیک دارد که با شناسایی و فراهم آوردن زمینهها و شاخصهای روز حوزه آموزش انجام میپذیرد.