خلاصة:
هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه روندهای یادگیری، انواع حافظه و چگونگی به کاربردن آن در تدریس و یادگیری می باشد. در مقاله حاضر سعی برآن شده است روش تدریس و یادگیری که دو بخش مهم در امر آموزش هستند، برای داشتن یک آموزش مطلوب درکنار هم به کارگرفته شوند. برای جمع آوری اطلاعات با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی کتب و مقالات داخلی و خارجی در زمینه روش تدریس و روان شناسی پرداخته شده است. تحلیل ها و نتایج به دست آمده نشان میدهد آموزش فرآیندی دو طرفه است و دانش در آن به صورت فعال به یادگیرنده منتقل میشود. برخلاف رویکرد رفتارگرایی که انتقال یادگیری، منفعل است، در این فرآیند معلم به عنوان یک راهنما عمل میکند. استفاده از فناوری اطلاعات در حین تدریس و عینی نمودن مفاهیم بر یادگیری دانشآموزان، رشد شناختی و پیشرفت تحصیلی آنان نیز موثر است.
ملخص الجهاز:
از آن جا که دانشگاه فرهنگیان جزئی از سیستم آموزشی در ایران به شمار میرود و با توجه به تغییرات به وجود آمده در این سیستم بازهم شاهد آن هستیم که معلمان و نو معلمان اغلب از نظریههای یادگیری (نظریه های رفتار گرایانه) و روش های تدریس موجود در قرن20میلادی استفاده میکنند.
اهداف پژوهش: دوهدف از انجام این پژوهش مد نظربوده است: اول آن که، ایجاد نوعی پل ارتباطی بین دروس موضوعی ( درس زیست شناسی) و علم تربیت که در دانشگاه فرهنگیان تدریس میشوند و دوم، گاهی در مدارس و درحین تدریس از سوی دانش آموزان با این سوال مواجه می شویم که چگونه زیست بخوانیم و آن را یاد بگیریم تا در حافظه دراز مدت قرارگیرد؟ روش پژوهش روش پژوهش در این مقاله توصیفی – تحلیلی است که به منظور دستیابی به اهداف از روش مطالعه کتابخانهای، اسنادی و همچنین بررسی منابع چاپی و الکترونیکی استفاده شده است.
برای مثال هنگامی که از دانش آموز سوال میشود که مراحل تقسیم میتوز را نام ببرد نوعی بازیابی حافظه انجام دادهایم و به وسیله این بازیابی می توانیم یادگیری او را مورد سنجش نیز قرار بدهیم.
راهبردهای بسیاری برای یادگیری مطالب وجود دارد که به بررسی بعضی از آنها می پردازیم : مرور و تکرار: این شیوه عمدتا گفتن یک مطلب برای خود باصدای آهسته و یا بلند است و ساده ترین نوع تکرار یا مرور با هدف نگهداری یک موضوع درحافظه موقتی یا کوتاه مدت تا زمان استفاده از آن انجام میشود.