خلاصة:
یکی از ویژگیهای برجستهی اشعار عرفانی، بیان اندیشههای بلند عرفانی با بهرهگیری از عناصر متقابل عرفانی است. این متقابلگوییها عمدتا برآمده از تجربیات و مکاشفات درونی شاعران عارف است که با درگذشتن از دنیای مادی و دریافت حقیقت به بیان آنها پرداختهاند. اسیری لاهیجی از جمله شاعران عارف مسلک قرن نهم هجری است که عناصر متقابلی از این دست در اشعار او به خوب بازتاب یافته است؛ این سخن بدان معناست که وی تجربههای عرفانی خود در قالب مضامینی پارادوکسیکال برای مخاطب تعریف نموده و این مهم ریشه در مشرب فکری او دارد. در میان اشعار وی، غزلیات او دربرگیرندهی مضامین بلند عرفانی است که شاعر در آن با بیانی پارادوکسیکال، به شرح آنها پرداخته است. یکی از مهمترین و برجستهترین تقابلهای عرفانی در اشعار این شاعر، تقابل میان دو مفهوم عشق و عقل میباشد. تقابل میان عشق و عقل از دیرباز در آثار عرفانی بازتاب داشته و شاعران بسیاری از جمله اسیری لاهیجی عقل را در مقابل عشق، بیمقدار پنداشتهاند. مبتنی بر آنچه گفته شد، در پژوهش حاضر، جهت بررسی تقابل میان عشق و عقل، غزلیات اسیری لاهیجی مورد بررسی قرار گرفته و شکلهای گوناگون تقابل میان این دو مفهوم، از آن استخراج گردید. روش پژوهش حاضر مبتنی بر تحلیل محتواست و جمعآوری اطلاعات به روش کتابخانهای صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که اسیری لاهیجی دیدگاه مثبتی به عقل ندارد و در تقابل میان عقل و عشق، اصالت را را به عشق داده است. در واقع عقل مذموم در غزلیات این شاعر، عقل جزوی است و لاهیجی آن را در مقابل عشق، خوار و زبون میشمارد. به باور او سالک هنگامی میتواند به عشق حقیقی دست یابد که ترک عقل گفته باشد.
ملخص الجهاز:
واکاوي تقابل عقل و عشق در غزليات اسيري لاهيجي 1 مريم پيراسته 2 سميرا رستمي 3 محمد علي آتش سودا چکيده يکي از ويژگيهاي برجسته ي اشعار عرفاني، بيان انديشه هاي بلند عرفاني با بهره گيري از عناصر متقابل عرفاني است .
اسيري لاهيجي از جمله شاعران عارف مسلک قرن نهم هجري است که عناصـر متقابلي از اين دست در اشعار او به خوب بازتاب يافته است ؛ ايـن سـخن بـدان معناسـت کـه وي تجربه هاي عرفاني خود در قالب مضاميني پارادوکسيکال براي مخاطب تعريف نموده و ايـن مهـم ريشـه در مشـرب فکـري او دارد.
قالب غزل با ويژگيهاي خاص خود و کيفيت موضوعي آن «صـميمانـه تـرين نـوع شعر و آينـه ي شخصـيت حقيقـي شـاعر اسـت » (پورنامـداريان ، ١٣٨٠: ٥٣)؛ از ايـن رو در پژوهش حاضر جهت تبيين تقابل ميان عقل و عشق در انديشـه ي اسـيري لاهيجـي، غزليـات اين شاعر را مورد واکاوي قرار داده ايم .
پيشينه ي پژوهش بررسي پژوهش هاي صورت گرفته پيرامون اسيري لاهيجي و آثار او گوياي آن اسـت که تاکنون تقابل هاي عرفاني در اشعار اين شاعر، به ويژه غزليات وي، صورت نگرفته است ، لذا بر آن شديم تا به واکاوي تقابل ميان عقل و عشق در غزليات شاعر بپردازيم .
لاهيجي از خطرات راه عشق مي گويـد و بـر آن اسـت کـه خـرد (عقـل ) او را از گـام نهادن در اين راه باز ميدارد، اما عاشق را از خطرات راه عشق هراسي نيست : گويد خرد که پرخطر است اين طريق عشـق والله لااخـاف مـن المـوت فـي الهـوي (اسيري لاهيجي، ١٣٥٧: ٣).