خلاصة:
ﺷﻨﺎﺧﺘﻪﺷﺪهﺗﺮﯾﻦ ﺗﺌﻮری اﻧﮕﯿﺰش، ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺳﻠﺴﻠﻪﻣﺮاﺗﺐ ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺎزﻟﻮ اﺳﺖ. ﺑﻪ اﻋﺘﻘﺎد ﻣﺎزﻟﻮ ﻧﯿﺎزﻫﺎی آدﻣﯽ از ﯾﮏ ﺳﻠﺴﻠﻪﻣﺮاﺗﺐ ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ ﮐﻪ رﻓﺘﺎر اﻓﺮاد در ﻟﺤﻈﺎت ﺧﺎص ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮﯾﻦ ﻧﯿﺎز ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد. ﺳﻠﺴﻠﻪﻣﺮاﺗﺐ ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺎزﻟﻮ اﺑﺰار ﻣﻬﻤﯽ ﺑﺮای درک اﻧﮕﯿﺰش اﻧﺴﺎن در ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ اﺳﺖ. ﺳﻠﺴﻠﻪﻣﺮاﺗﺐ ﻧﯿﺎز ﺗﻮﺿﯿﺢ ﮐﺎﻣﻠﯽ ﺑﺮای اﻧﮕﯿﺰش در ﻣﺤﻞ ﮐﺎر و ﯾﺎ ﺑﺎزار ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﻘﻄﻪ ﺷﺮوﻋﯽ اﺳﺖ ﺑﺮای درک اﯾﻨﮑﻪ اﻓﺮاد ﭼﮕﻮﻧﻪ رﻓﺘﺎر ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. اﻟﺒﺘﻪ ﻫﺪف اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﻮد ﭼﻪ ﭼﯿﺰی اﻓﺮاد را ﺑﺮﻣﯽاﻧﮕﯿﺰاﻧﺪ و اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻧﯿﺰ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ اﯾﻦ دارد ﮐﻪ اﻓﺮاد در ﮐﺠﺎی ﺳﻠﺴﻠﻪﻣﺮاﺗﺐ ﻧﯿﺎزﻫﺎ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﮐﺪام ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﯿﺎز ﻣﻬﻤﺘﺮ از ﺑﻘﯿﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺗﺌﻮری ﺳﻠﺴﻠﻪﻣﺮاﺗﺐ ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺎزﻟﻮ ﯾﮏ ﭼﺎرﭼﻮب اﻧﮕﯿﺰﺷﯽ ﮐﺎرﺑﺮدی ﺑﺮای ﻣﺪﯾﺮان ﺑﯿﺎن ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﻣﺪﯾﺮان ﺑﺎ ﺗﺠﺰﯾﻪوﺗﺤﻠﯿﻞ ﻧﻈﺮﯾﺎت، ﻧﮕﺮشﻫﺎ، ﮐﯿﻔﯿﺖ و ﮐﻤﯿﺖ ﮐﺎرﮐﻨﺎن و ﺷﺮاﯾﻂ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ، ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺳﻄﺢ ﻧﯿﺎز ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﮐﻪ ﻫﻤﻮاره ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ارﺿﺎ آنﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، اﻗﺪام ﻣﻘﺘﻀﯽ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ آورﻧﺪ و ﺑﻌﺪ از ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺳﻄﺢ ﻧﯿﺎز ﻫﺮ ﻓﺮد، در ﻣﺤﯿﻂ ﮐﺎری ﻓﺮﺻﺖﻫﺎﯾﯽ را ﻓﺮاﻫﻢ آورﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﮐﺎرﮐﻨﺎن اﺟﺎزه دﻫﻨﺪ ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﺧﻮد را ﺑﺮآورده ﺳﺎزﻧﺪ. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ در ﭘﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺳﻠﺴﻠﻪﻣﺮاﺗﺐ ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺎزﻟﻮ، از ﮐﺎرﺑﺮد ﺷﻨﺎﺧﺘﻪﺗﺮﯾﻦ ﺗﺌﻮری اﻧﮕﯿﺰش در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﯾﺪ.
ملخص الجهاز:
سلسلهمراتب نیازهای مازلو ابزار مهمی برای درک انگیزش انسان در مقوله مدیریت است.
البته هدف این است که مشخص شود چه چیزی افراد را برمیانگیزاند و این مسئله نیز بستگی به این دارد که افراد در کجای سلسلهمراتب نیازها قرار گرفته باشند و کدام مجموعه نیاز مهمتر از بقیه باشد.
واژگـان کلـیدی: نظریه مازلو، سلسلهمراتب نیازها، کارکنان سازمانی - دانشجوی دکترای مدیریت دولتی، گرایش تطبیقی و توسعه، دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات تهران، ایران 1- مقدمه اکثر نیازهای آدمی عمدتاَ از طریق روابط انسانی و تعامل با دیگران برآورده میشود اینکه در این روابط تا چه حد نیازهای ما برآورده میشود بستگی به نوع کیفیت روابط دارد.
نحوه برآوردن نیازهای مبنای طرز زندگی هرکسی را تشکیل میدهد شرایط محیط و وراثت فرصتها و امکاناتی برای ارضاء نیازهای انسان فراهم میکند ولی چگونگی ارضای نیازها بسته به روابط انسانی است.
در این مقاله سعی شده است که با توجه به نظریه سلسلهمراتبی مازلو که به آن در ادامه اشاره می گردد شخصیت افراد را در سازمان بررسی نموده و نوع انگیزش های لازم در جهت رشد و تعالی آن ها را مطرح نماییم (وهاب و بریدول، 1979).
برای کارمندانی که در این سطح قرار دارند دیگر افزایش حقوق و یا امنیت شغلی منجر به افزایش انگیزه نخواهد شد، این افراد جذب شرکتهایی میشوند که روابط کارمندان در آنجا صمیمانه است و همهی اعضای شرکت خود را متعلق به گروهی بزرگتر میدانند.
2-3- نیازهای کمبود در مقابل نیازهای رشد مازلو معتقد بود که این نیازها شبیه غرایز هستند و نقش مهمی در ایجاد انگیزه در رفتار دارند.