خلاصة:
بعضی از اندیشه ها و افکار تی اس الیوت در *برنت نورتون * (Burnt Norton) نهفته و پوشیده
مانده است» و برای یافتن آن اندیشه ها و افکار می توان از دیدگاه های نو به نکات جدیدی پی برد
و پرده از بعضی از مجهولات این شعر برداشت . برای یافتن و گره گشایی از این افکار از ابزارهای
گوناگونی می توان بهره برد که در این مقاله سعی شده است با استفاده از تجزیه و تحلیل نقادانه ی
کلام (CDA) به موشکافی و بررسی "برنت نورتون * و به ویژه افکار الیوت در آن پرداخت. این مقاله
بعضی از نکات برجسته و مهمی که در لابلای خطوط این شعر نهفته است، را آشکار کرده و به
بررسی آن افکار می پردازد. استفاده ی شاعر از بعضی عبارت ها و جملات نشان دهنده ی اندیشه
ای خاص در پس این جملات می باشده البته شاعر با زیرکی و با بکار گیری توانایی های شعریش
به آین مهم دست یافته است و خواننده یا شنونده را ناخواسته در موقعیت پذیرش مطالب نهفته در
شعرء قرار می دهد. می توان اینگونه بیان کرد که خواننده یا شنونده ی شعر از این حالت که ناخواسته
در وضعیت پذیرش یک اندیشه قرار دارده ناآگاه است. در نتیجه» با بکارگیری روش تجزیه و تحلیل
نقادانه ی کلام می توان به این موقعیت های ناخواسته پی برد و آن اندیشه ها را یافت.
ملخص الجهاز:
در بخش سوم شعر، شاعر دوباره با بهره گيري از تعميم و استفاده از تپه هاي لندن به عنوان نمادي از جهان (آنچنان که انگلستان در قرن نوزدهم با قدرت استعماري خود بر بسياري از قسمتهاي جهان سيطره داشت )، و تسلط باد سردي که پيش و پس از زمان حاضر مي وزد، اين انديشه را در ذهن مخاطب خود قرار مي دهد که تنها با پرداختن به گذشته و آينده همه ي مسائل جهاني به نافرجامي و نابودي ختم خواهد شد: انسان ها و تکه هاي کاغذ، دور خود مي چرخند توسط باد سرد که پيش و پس از زمان مي وزد 121 شماره ٥، زمستان ١٣٨٩ باد درون و بيرون از ريه هاي ناسالم زمان پيش و زمان پس از آن .
(١١٥-١٠٧) در ادامه ي اين بخش در بند دوم به کيفيت و حالت جهاني که پيش و پس از اکنون و زمان حال است اشاره مي کند، و آن را جهاني تاريک ، تهيدست ، بي احساس ، خالي از تخيل ، با روحي بيمار معرفي مي کند: به پايين تر فرود آي، تنها فرود آي در جهان خلوت دائمي، جهان نه جهان ، بلکه آن که جهان نيست ، تاريکي دروني، فقدان تهيدستي همه ي اموال ، خشکي جهان احساس ، تخليه ي جهان تخيل ، لاعلاجي جهان روح ؛ اين راهي است ، و ديگري هم شبيه اين است ؛ نه در حرکت بلکه امتناع از حرکت ؛ در حالي که جهان حرکت مي کند با اشتياق ، روي راه هاي فلزيش فصلنامه ي تخصصي زبان و ادبيات فارسي 122 از زمان پيشين و زمان آينده ...