خلاصة:
اجرای عدالت، هدف نهایی هر دادرسی است و دادرسی عادلانه یکی از مهم ترین شاخصه هـای سـنجش توسـعه اجتماعی و قضایی هر جامعه به شمار می رود. اصل بی طرفی دادرس یکی از اصول مهـم دادرسـی و به ویژه دادرسی مدنی است. منظور از اصل بی طرفی دادرس آن است که اولاً، دادرسان بدون هیچگونه جانبـداری از جهت سیاسـی، حقوقی، اعتقادی و ... به وظیفه خویش بپردازند و ثانیاً، رسیدگی قضایی باید مستدل، مستند و در چارچوب قوانین حاکم باشد. اصل مزبور به لحاظ فلسفی دارای مبـانی خصوصـی ماننـد تضـمین و تـأمین حقـوق طبیعـی افـراد و تضمین کننده ی حاکمیت اراده ی آنان می باشد؛ و به لحاظ اجتماعی تضمین کننده ی اعتبـار دادگسـتری و نظم و امنیت در جامعه می باشد. ملاک برای ارزیابی اصل بی طرفی دادرس معیار ذهنی- عینی است. این اصل با سایر اصول دادرسی مانند اصل استقلال و تناظر و ... در جهت نیل به یک دادرسی عادلانه تعامـل دارد. مقررات مربوط به تشکیل محاکم در حقـوق فرانسه از جملـه مقررات مربوط به اصل استقلال، اصل بی طرفی، اصل تناظر و ... به گونه ای است که در صورت رعایت دقیق آن هـا اصل بی طرفی دادرس رعایت می شود. در مقاله پیش رو به بررسی ارتباط اصل بی طرفی دادرس، با برخی از اصول دادرسی مدنی در نظام حقوقی کشور فرانسه می پردازیم.
The administration of justice is the ultimate goal of any trial, and a fair trial is one of the most important indicators for measuring the social and judicial development of any society. The principle of impartiality of the judge is one of the important principles of the trial, especially civil proceedings. The principle of the impartiality of the judge means that, firstly, the judges must perform their duties without any political, legal, religious or other bias, and secondly, the judicial process must be reasoned, documented and within the framework of the applicable laws. This principle has philosophical principles such as guaranteeing and securing the natural rights of individuals and guaranteeing the sovereignty of their will; And socially guarantees the credibility of justice and order and security in society. The criterion for evaluating the principle of impartiality of the judge is the subjective-objective criterion. This principle interacts with other principles of procedure such as the principle of independence and proportionality, etc. in order to achieve a fair trial. The rules related to the formation of courts in French law, including the rules related to the principle of independence, the principle of neutrality, the principle of correspondence, etc., are such that if they are strictly observed, the principle of impartiality of the judge will be observed. In the following article, we examine the relationship between the principle of impartiality of a judge and some principles of civil procedure in the French legal system.
ملخص الجهاز:
٢- ملاک هاي بي طرفي ٢-١- ملاک ذهني از آن جا که ملاک ذهني به خصوصيات شخصي مربوط مي شود که وظـايف قضـايي را انجـام مـي دهد و از آن جا که دادرس نيز انسان است و هماننـد سـاير افـراد انسـاني خـود داراي احساسـات و گرايشات گوناگون به ويژه نسبت به انديشه هاي سياسي اسـت ؛ و داراي باورهـاي خـاص فلسـفي و مذهبي است و حين دادرسي هم نمي تواند فارغ از همه ي اين ها باشد، بايد در اين مورد قائـل بـه نوعي پيش فرض بي طرفي بود.
پس از انشاي قاعـده « بار دليل بر دوش مدعي است » که در ماده ي مزبور نيز مورد تأکيد قرار گرفتـه ، مـاده ١٠ همـان قانون مي گويد: « قاضي اختيار دارد، رأسا، تمام ترتيبات تحقيقـي را کـه قانونـا قابـل قبـول اسـت دستور دهد» و به موجب ماده ١٣: « قاضي مي تواند اصحاب دعوا را براي اداي توضـيح نسـبت بـه امور حکمي که فصل اختلاف به آن بستگي دارد دعوت نمايد».
الف - مبناي قانوني ماده ١٢ قانون جديد آيين دادرسي مدني فرانسه مقرر مـي دارد: « قاضـي اخـتلاف را طبـق قواعـد حقوقي که بر آن قابل اجراست فصل مي نمايد؛ افزون بر آن ، او بايد به امور موضوعي و اعمالي کـه در دعوا مطرح شده اند، بي آن که به نامگذاري اصحاب دعوا پايبند باشد، توصـيف دقيـق آن هـا را داده و بازگرداند».