خلاصة:
ﺣﺪﯾﺜﯽ ﻗﺪﺳﯽ در ﻣﻨﺎﺑﻊ رواﯾﯽ ﺷﯿﻌﻪ و اﻫﻞ ﺳﻨﺖ وﺟﻮد دارد ﮐﻪ از آن ﺑﻪ» ﺣﺪﯾﺚ ﺗﺮدّد «ﯾـﺎد ﻣﯽﺷـﻮد. ﻣﻀـﻤﻮن اﯾﻦ رواﯾﺖ، ﺗﺮدّ د ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﻗﺒﺾ روح ﻣـﺆﻣﻦ در ﻣﯿﺮاﻧـﺪن او ﯾـﺎ ﺑـﺎﻗﯽ ﮔـﺬاردﻧﺶ در دﻧﯿﺎﺳـﺖ. ﺗﺤﻠﯿـﻞ ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ راه ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﺮدّد در ﺳﺎﺣﺖ رﺑﻮﺑﯽ و ﻫﻢﺳﻮﯾﯽ آن ﺑـﺎ ﻣﺒـﺎﻧﯽ اﺳـﻼﻣﯽ، دﻏﺪﻏـﻪٔ ﺑﺴـﯿﺎری از داﻧﺸـﻤﻨﺪان ﻣﺴﻠﻤﺎن ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻧﺘﯿﺠﻪ اﯾﻦ ﺗﻼشﻫﺎ در ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﻮارد ﺑﻪ ﺗﺄوﯾﻞ اﯾﻦ رواﯾـﺖ - ﺣﺘـﯽ از ﺟﺎﻧـﺐ ﺣـﺪﯾﺚﮔﺮاﯾﺎن اﻧﺠﺎﻣﯿﺪ و ﭘﺬﯾﺮش ﻇﺎﻫﺮ ﺣﺪﯾﺚ و ﻧﺴﺒﺖ ﺗﺮدّ د ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺑـﻪ ﺧﺪاوﻧـﺪ، ﻧﻔـﯽ و اﻧﮑـﺎر ﺷـﺪ. ﺻـﻔﺖ اراده و ﻋﻠـﻢ از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ و ﺗﺄﺛﯿﺮﮔﺬارﺗﺮﯾﻦ ﺻﻔﺎت در ﺗﺒﯿﯿﻦ اﻧﺘﺴﺎب ﺗﺮدّ د ﺑﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ اﺳـﺖ. ﺑـﺮ اﺳـﺎس دﯾـﺪﮔﺎه آﯾـﺎت و رواﯾـﺎت درﺑﺎرۀ اﯾﻦ دو ﺻﻔﺖ، ﻣﯽﺗﻮان ﺗﺮدّ د را ﺑﻪﺻﻮرت ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺑﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻧﺴﺒﺖ داد و آن را ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای ﺗﺤﻠﯿـﻞ ﮐـﺮد ﮐـﻪ ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺖ دادن ﻧﻘﺺ و ﺧﻠﻞ در ذات اﻟﻬﯽ ﻧﯿﻨﺠﺎﻣﺪ.
ملخص الجهاز:
با توجه به گزارشهای فوق، میتوان چنین نتیجه گرفت که معنای اصلی و مطابقی واژهٔ «ردد» به معنای رفت و بازگشت از یک امر است و توقف، تأنی و مکث، مدلول التزامی این واژه به شمار میرود؛ زیرا رفت و برگشت سبب اتلاف وقت شده و در نتیجه، بر گذر زمان و توقف دلالت میکند.
اِسناد مجازی است و از باب مقابله با مکر کافران است، انتساب تردّد به خداوند نیز مَجازی است؛ بدین صورت که حکمت خداوند اقتضای مرگ مؤمن را دارد و در نهایت هم همین فعلْ انجام خواهد گرفت، اما به دلیل اکرام مؤمن و کراهت او از مرگ، خداوند به ضد فعل خود، یعنی تردّد اشاره کرده و آن را به خود نسبت داده است (علامه حلی، 1401ق، ص 32).
علی بن محمد بن حسن بن زین الدین عاملی از نوادگان شهید ثانی در کتاب ارزشمند الدر المنثور من الماثور وغیر الماثور، به حدیث تردّد اشاره کرده و توضیحاتی پیرامون آن داده است.
حال، باید دید که تفاوتی نیز میان آنها وجود دارد یا این که تردّد همان بداء بوده و تنها لفظ و تعبیر روایات مختلف بوده و در معنا یکی است.
تفاوت دیگر بداء با تردّد آن است که بداء لزوماً مساوی با تغییر در اراده نیست تا در مرتبهٔ پیش از آنْ ارادهٔ اولیهای وجود داشته باشد و سپس با بداء تغییر کند، بلکه بر اساس روایات به نخستین تقدیر و ارادهٔ نخستین نیز «بداء» اطلاق میشود (شیخ صدوق، 1398ق، ص 443).