خلاصة:
اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ در ﺻﺪد ﭘﯽﺟﻮﯾﯽ ﺟﺮﯾﺎن ﮐﻼﻣﯽ ﻣﻨﺴﻮب ﺑﻪ ﻫﺸﺎم ﺑﻦ ﺣﮑﻢ، در ﺑﻐﺪاد از ﺑـﺎزٔه زﻣـﺎﻧﯽ ﭘـﺲ از درﮔﺬﺷـﺖ ﻫﺸﺎم در اواﺧﺮ ﺳﺪٔه دوم ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎن ﺳﺪٔه ﺳﻮم ﻫﺠﺮی اﺳﺖ. ﻫﺪف ﻧﻬﺎﯾﯽ اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﺑﺎزﺧﻮاﻧﯽ و ﺑﺎزﺷﻨﺎﺳـﯽ زو اﯾـﺎﯾﯽ ﭘﻨﻬﺎن و ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ از ﺗﺎرﯾﺦ ﺗﻔﮑﺮ اﻣﺎﻣﯿﻪ اﺳﺖ. ﭘﺮﺳﺶ اﺻﻠﯽ اﯾﻦ ﭘـﮋوﻫﺶ( آﯾـﺎ ﺧـﻂ ﮐﻼﻣـﯽ ﻫﺸـﺎم ﺑـﻦ ﺣﮑـﻢ در ﺑﻐﺪاد، ﭘﺲ ﻣﺮگ او ﺑـﻪ ﻃـﻮر ﮐﻠـﯽ ﺑـﻪ ﻣﺤـﺎق رﻓـﺖ؟)، ﺑـﺎ اﯾـﻦ ﻓﺮﺿـﯿﻪ ﭘـﯽﮔﯿـﺮی ﻣﯽﺷـﻮد ﮐـﻪ ﺟﺮﯾـﺎن ﮐﻼﻣـﯽ ﻫﺸﺎم ﺑﻦ ﺣ ﮑﻢ، ﭘﺲ از درﮔﺬﺷﺖ او ﺑﺎ ﺗﻼشﻫﺎ و ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی ﮐﻼﻣﯽ ﺷﺎﮔﺮدان و ﭘﯿﺮوان ﻓﮑـﺮی او در ﺑﻐـﺪاد اﻣﺘـﺪاد ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﻪ رﻏﻢ آﻧﮑﻪ اﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎن ﮐﻼﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ زﻣﺎن ﻫﺸﺎم ﺑـﻦ ﺣ ﮑ ـﻢ ﭘـﺮ روﻧـﻖ ﻧﺒـﻮد، ﮐﻨﺸـﮕﺮی و ﻧﻘﺶآﻓﺮﯾﻨـﯽ ﭘﯿﺮوان ﻓﮑﺮی ﻫﺸﺎم در اﯾﻦ دوره ﺑﺴﯿﺎر ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻮده اﺳﺖ. در اﯾﻦ زﻣﺎن ﯾﻮﻧﺲ ﺑـﻦ ﻋﺒـﺪاﻟﺮﺣﻤﻦ و دﯾﮕـﺮ ﺷـﺎﮔﺮدان ﻫﺸﺎم ﺑﻦ حکم از ﻓﻌﺎﻻن ﺑﺮﺟﺴﺘﻪٔ ﺧـﻂ ﮐﻼﻣـﯽ ﯾـﺎد ﺷـﺪه در ﺑﻐـﺪاد ﺑـﻪ ﺷـﻤﺎر ﻣـﯽرﻓﺘﻨـﺪ. ﻫﻤﭽﻨـﯿﻦ ﮔﺮوﻫـﯽ از ﻏﯿﺮ اﻣﺎﻣﯿﺎن ﻣﺘﺄﺛﺮ از ﻫﺸﺎم ﻧﯿﺰ در ﺑﻐﺪاد ﻓﻌﺎل ﺑﻮدﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ، اﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎن ﮐﻼﻣﯽ در ﻣﯿﺎن ﺟﺎﻣﻌﻪٔ اﻣﺎﻣﯿﻪٔ ﺑﻐـﺪاد ﻣﺨﺎﻟﻔـﺎﻧﯽ ﻧﯿﺰ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ.
ملخص الجهاز:
با این که از شاگردی علی بن یقطین و دیگر یقطینیها در نزد هشام گزارشی در دست نیست، اما میدانیم که برخی افراد شاخصِ آل یقطین در حلقهٔ شاگردان ممتاز یونس بن عبدالرحمن بودهاند و در امتداد خط فکری هشام بن حَکَم در بغداد نقشآفرین بودهاند.
جعفر بنعیسیٰ بن عبید بن یقطین - از اصحاب امام کاظم (کلینی، 1363، ج 7، ص 400)، امام رضا (شیخ طوسی، 1415، ص 353) و امام جواد 7 (شیخ طوسی، 1404، ج 2، ص 779) - یکی از این افراد است که مباحث كلامی را نزد یونس بن عبدالرحمن و هشام مشرقی فراگرفته بود.
یکی دیگر از شاگردان برجستهٔ هشام بن حَکَم که در بغداد فعالیت کلامی داش، محمد بن خلیل بغدادی معروف به «سکاک» است که در منابع با عنوان «صاحب هشام بن حَکَم» (نجاشی، 1407، ص 328) و «تلمیذ هشام بن حَکَم» (ابنحزم، 1317، ج 4، ص 93) از او یاد شده، فضل بن شاذان او را رهبر جریان فکری هشام بن حَکَم پس از مرگ یونس بن عبدالرحمن معرفی کرده است (شیخ طوسی، 1404، ج 2، ص 818).
261 ق) - از اصحاب برجستهٔ امام رضا 7 تا امام عسکری 7 (شیخ طوسی، 1417، ص 124) و از چهرههای شاخص علمی و اجتماعی امامیه در سده سوم در بغداد - (نک، ذهبی، 1407، ج 19، ص 132) از جناح کلامی هشام بن حَکَم و یونس بن عبدالرحمن بیش از هر چیزی قابل توجه است؛ هرچند گزارشی از مصاحبت او با هشام و یونس در دست نیست، گمان میرود او در بغداد با محافل طرفدار جریان فکری هشام و یونس در بغداد مرتبط بوده است.