خلاصة:
استقرارهای جوامع انسانی، همواره در طول زمان دچار دگرگونی های فرهنگی و تغییرات مختلف در مکان گزینی خود بوده اند. ازجمله دلایل این دگرش، تحول در راهبردهای معیشتی در نتیجه تغییرات اقلیمی، دگرگشت در سازمان اجتماعی در پی تغییرات تولید، فناوری و... بوده است. در این بین، مهم ترین عامل را باید معیشت و به نوعی جبر وابسته به جغرافیای زیستی (زیست بوم) در تامین نیازهای اولیه، در ساختار الگوی استقرارهای انسانی قلمداد کرد؛ بنابراین چارچوب های اقتصادی، اجتماعی و محیطی، مکمل یکدیگر برای تحلیل چرایی ایجاد تغییرات یا عدم آن در الگوهای زیستی انسان ها در طول حیات تاریخی آن ها به شمار می آیند. دشت کبودرآهنگ، از دشت های شمالی استان همدان و از مهم ترین کریدور ها و راه های ارتباطی بین فرهنگ های فلات مرکزی، شمال غرب و زاگرس مرکزی در طی ادوار مختلف بوده است. این دشت در تابستان ۱۳۸۶، تحت عنوان: «بررسی و شناسایی باستان شناختی بخش گل تپه و مرکزی شهرستان کبودرآهنگ»، به صورت فشرده (پیمایشی) با گردآوری مواد فرهنگی از سطح محوطه ها، طی دو فصل بررسی و مطالعه گردیده است. برآیند مطالعات میدانی، دربردارنده ۱۴۰ محوطه از ادوار مختلف مس وسنگ تا اسلامی متاخر است که نشان از دگرگونی و تغییرات زیست محیطی و فرهنگی در الگوهای استقراری از دوره مس وسنگ تا عصر قاجار دارد. از موضوعات اصلی که در علم باستان شناسی بدان پرداخته می شود، مساله بررسی تغییرات مکان گزینی محوطه های باستانی و درنهایت، تلاش برای تحلیل تغییر و تحولات الگوهای استقراری و دلایل آن در طول زمان است. در این راستا و برای بررسی فرآیند دگرگشت های الگوهای استقراری، انگاره هایی مبنی بر تاثیر عواملی مانند: «فضا»، «زمان» و «مکان» در روند این تغییرات ارایه شده است. با این وصف، پرسش اصلی این پژوهش چنین طرح می شود که، عوامل تاثیرگذار در دگرگونی و تغییرات فرهنگی استقرارهای دشت کبودرآهنگ از دوره مس وسنگ تا عصر قاجار چه بوده است؟ روش اتخاذشده در پژوهش حاضر، بهره برداری از راهبردهای نظریه «کنت وات»، مبتنی بر تحلیل های GIS با رویکرد تاریخی-تحلیلی خواهد بود. نتایج مطالعه استقرارهای دشت کبودرآهنگ از دوره مس وسنگ تا عصر قاجار، نشان از تغییر در راهبردهای سازشی گروه های انسانی حاضر در آن، براساس الگوهای معیشتی در مکان گزینی با تاسی از جغرافیایی منطقه مورد مطالعه در نیازهای جوامع انسانی دارد.
ملخص الجهاز:
با اینوصف، پرسش اصلی این پژوهش چنین طرح میشود که، عوامل تأثیرگذار در دگرگونی و تغییرات فرهنگی استقرارهای دشت کبودرآهنگ از دورۀ مسوسنگ تا عصر قاجار چه بوده است؟ روش اتخاذشده در پژوهش حاضر، بهرهبرداری از راهبردهای نظریۀ «کنت وات»، مبتنیبر تحلیلهای GIS با رویکرد تاریخی-تحلیلی خواهد بود.
این دشت در تابستان 1386، با عنوان: «بررسی و شناسایی باستانشناختی بخش گُلتپه و مرکزی شهرستان کبودراهنگ»، بهصورت فشرده (پیمایشی) با گردآوری مواد فرهنگی از سطح محوطهها، طی دو فصل بررسی و مطالعه گردید و در نتیجه، 140 محوطه از ادوار مختلف مسوسنگ تا اسلامی متأخر شناسایی شده که گونههای مختلف: تپه، غار، قلعه، قبرستان، نقوش صخرهای، حمام، پل و...
پرسش و فرضیه پژوهش: پرسش اصلی این پژوهش چنین طرح میشود؛ عوامل تأثیرگذار در دگرگونی و تغییرات فرهنگی استقرارهای دشت کبودرآهنگ از دورۀ مسوسنگ تا عصر قاجار چه بوده است؟ با تأمل بر چگونگی توزیع و پراکنش فضایی و مکانی استقرارها میتوان دریافت که بیشترین تأثیر در روند تحولات مربوط به استقرارهای انسانی در این منطقه را، عوامل جغرافیایی و قابلیتهای اقلیمی و توانمندیهای محیطی در تولیدات کشاورزی دربر داشته است.
ک. به: سالور و افشار، 1374)؛ همچنین در چند دهۀ اخیر، با محوریت کبودرآهنگ، کتب مختلفی منتشر شده است که این آثار نیز بدون درنظر داشتن بررسیهای باستانشناختی و تحولات استقرارهای انسانی (ادوار تاریخی)، بیشتر با رویکرد مردمشناسانه و عمدتاً معطوف به تحولات سیاسی و اجتماعی دوران قاجار و پهلوی، بهنگارش درآمدهاند (برای اطلاع بیشتر ر.