خلاصة:
کارآفرینی سازمانی یکی از موضوعاتی است که در چند دهه اخیر توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. از آنجایی که توسعه رفتارهای کارآفرینانه، راهکاری اساسی برای رشد سازمانهای امروزی به شمار میآید، مطالعه دقیق چگونگی توسعه کارآفرینی در سازمانها از اهمیت فراوانی برخوردار است. در این راستا تحقیقات متنوعی توسط پژوهشگران مختلف به انجام رسیده است که هر کدام بخشی از پدیده کارآفرینی سازمانی را مورد مطالعه قرار داده است. این مقاله در صدد است با مروری نظاممند بر مهمترین تحقیقات انجام شده در زمینه کارآفرینی سازمانی، جهتگیریهای اصلی این تحقیقات را شناسایی نموده و مفاهیم کلیدی معرفی شده در تحقیقات پیشین را تشریح نماید. بدین منظور با تحلیلی آماری بر روی مهمترین تحقیقات انجام شده در این حوزه، تحقیقات پیشین به صورت موضوعی دستهبندی شدهاند. نتایج تحلیلهای صورت گرفته نشان میدهد، ادبیات کارآفرینی سازمانی را بر مبنای پژوهشهای انجام شده میتوان به سه دسته اصلی تقسیم نمود که عبارتند از مقدمات کارآفرینی سازمانی، فرآیند کارآفرینی سازمانی و نتایج کارآفرینی سازمانی. در این مقاله هر کدام از این دستهها معرفی شده و با بررسی تحقیقات شاخص مرتبط، مهمترین مفاهیم کارآفرینی سازمانی تشریح شدهاند.
Corporate Entrepreneurship has been drawing mounting interest in recent decades. As a crucial approach to make modern organizations thrive, entrepreneurial behavior holds paramount importance in organizational research. Each of scholarly works in the literature has partly investigated the concept. This paper seeks to produce a roundup review of the prominent studies in terms of their directions, and also elaborate on fundamental concepts introduced in the CE literature. We have conducted statistical analyses of significant studies while categorizing CE literature on a thematic basis. The analyses suggest that CE literature may fall in three main categories i.e. antecedents, processes, and outcomes. The paper proceeds to further introduce these categories while examining key studies of each to delineate pivotal CE concepts. In the second part of the paper, we have tried to describe historical trends and methodologies employed in the studies surveyed. Thus, the current paper is expected to illustrate a representative picture of CE research directions and fundamental concepts.
ملخص الجهاز:
به عنوان مثال گروهـي از محققـان بـه دنبـال شناسايي عوامل برون سازماني که نياز سازمان به کارآفريني را افزايش مي دهد، بـوده انـد (ماننـد ,Lichtenthaler ٢٠١٦ ,Mustafa &Hughes ;٢٠١٣ ,Raposo &Fernandes, Ferreira ٢٠١٢ ;٢٠١٠ ,Bouchard &Fayolle, Basso ) و گروهي ديگر عوامل درون سـازماني مـؤثر بر افزايش رفتارهاي کارآفرينانه را مورد مطالعه قرار داده اند ( ;٢٠١٦ ,Patzelt &Behrens (Gast, Werner & Kraus, 2017; Peris-Ortiz, 2009; Withers, Drnevich & Marino, 2011 تنوع تحقيقاتي که در دهه هاي اخير در حوزه کارآفريني سازماني به انجام رسيده اسـت ، مرور و جمع بندي مهم ترين يافته هاي اين تحقيقات را ضروري مي سازد.
سـؤال اصـلي اين تحقيقات اين بوده است که چه عواملي سبب افزايش تمايل شرکت ها به کـارآفريني سازماني مي شود؟ از آنجايي که تشخيص سريع محرک به سازمان کمک مي کنـد تـا بـه سرعت نياز به کارآفريني سازماني را درک نموده و در جهت آن حرکت نمايـد ( ,Ireland ٢٠٠٦ ,Kuratko, Morris) انجام چنين تحقيقاتي بسيار مورد توجه قرار گرفتـه اسـت .
ساختار سازماني ساختار سازماني مناسب يکي از ويژگي هـاي مهمـي اسـت کـه در تحقيقـات از زوايـاي متفاوت به تاثير آن بر کارآفريني در سازمان ها پرداختـه شـده اسـت ( & Foss, Lyngsie Zahra, 2015; Dada, Watson & Kirby, 2012; Parrish, 2010; Hornsby, Kuratko & ١٩٩٩ ,McGee &Dess, Lumpkin ;٢٠٠٢ ,Zahra).
تأثير فزاينده عوامل محيطي بر سازمان سبب شده است کـه بسياري از محققان ، تحقيقات فراواني را در زمينه ارتبـاط ميـان مـديريت اسـتراتژيک و کارآفريني سازماني بـه انجـام رسـانند ( ,Hitt ;٢٠١٣ ,Wright &Bruton, Filatotchev, Si ٢٠١١ ,Trahms &Ireland, Sirmon ).