خلاصة:
هدف این پژوهش، تدوین مدل ساختاری اشتیاق تحصیلی بر اساس راهبرد خودکارآمدی با میانجیگری هوش هیجانی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان مریوان بود. پژوهش به روش همبستگی و تحلیل مدل ساختاری اجرا شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1399-1398 شهر مریوان بودند که گروه نمونه شامل 330 نفر (174 پسر، 156 دختر) بهصورت تصادفی با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریگز، بلومفیلد و پاریس، 2004)، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران(1982) و پرسشنامه هوش هیجانی (سیبریا شرینگ، 1996) استفاده شد. ویژگی روانسنجی این ابزارها در مطالعه فعلی بررسی شد و نسبت به مطلوبیت آنها اطمینان حاصل گردید. نتایج نشان داد که هوش هیجانی و خودکارآمدی به صورت مستقیم به ترتیب با 35/0 و30/0 تاثیرمعنادار و مثبتی ومستقیم بر اشتیاق تحصیلی دارند. نتیجه نشان میدهد که خودکارآمدی به صورت مستقیم توان پیشبینی اشتیاق تحصیلی دانشآموزان را دارد همچنین از طریق هوش هیجانی به صورت غیرمستقیم توان پیشبینی معنادار اشتیاق تحصیلی را دارد.
the aim of this study was to develop a structural model of academic enthusiasm based on self-efficacy strategy with the mediation of emotional intelligence in second grade high school students in Marivan city. The research was conducted by correlation and structural model analysis. The statistical population included all second grade high school students in the academic year of 1399-1389 in Marivan city. The sample group including 330 people (174 boys, 156 girls) were randomly selected by multi-stage cluster sampling method. The Academic Enthusiasm Questionnaire (Friedrich, Bloomfield and Paris, 2004), the Sherreh et al. Autonomous Questionnaire (1982) and the Emotional Intelligence Questionnaire (Siberia Schering, 1996) were used to gather information. The psychometric properties of these tools were examined in the current study and their suitability was ensured. The results showed that emotional intelligence and self-efficacy have a significant, positive and direct effect on academic enthusiasm, with 0.35 and 0.30, respectively. The results show that self-efficacy has the ability to directly predict students' academic enthusiasm.
ملخص الجهاز:
چنانکه بندورا (٢٠٠٣) معتقد است باورهاي خودکارآمدي به عنوان عاملي شناختي -انگيزشي ، نقش مهمي در تعيين ميزان تلاش دانش آموزان در يادگيري دارند (گالا و اوزمون ، ٢٠١٦)؛ بنابراين خودکارآمدي به عنوان يک متغير انتظارگر بيشتر از ساير انتظارها در انگيزش و عمل انسان نقش دارد (اعرابيان ، خداپناهي ، حيدري و صدق پور، ١٣٨٩).
در زمينۀ اشتياق تحصيلي ، اعتقاد بر اين است که دانش آموزان داراي ابعاد رفتاري (نظير انجام به موقع و از روي رغبت تکاليف درسي )، عاطفي (احساسات و علايق مثبت نسبت به تحصيل ) و شناختي (صرف نيروي روان شناختي در امر يادگيري ) هستند که هرکدام به نحوي بر عملکرد تحصيلي فرد تأثير مي گذارند.
همچنين مدلي که بتواند رابطۀ بين متغيرهاي خودکارآمدي و خودتنظيمي را با ميانجي گري هوش هيجاني تبيين ، و از طريق اين روابط به پيش بيني عوامل مؤثر بر اشتياق تحصيلي دانش آموزان بپردازد وجود ندارد.
با توجه به اين مطالب و تحقيقات انجام شده ، اين تحقيق به اين سؤال پاسخ مي دهد که آيا مدل مفهومي پيش بيني اشتياق تحصيلي براساس راهبردهاي خودکارآمدي با ميانجي گري هوش هيجاني در دانش آموزان دورة دوم متوسطه با مدل تجربي برازش دارد.
نتايج اين مطالعه نشان داد خودکارآمدي به صورت مستقيم مي تواند اشتياق تحصيلي دانش آموزان را پيش بيني کند.
براساس نتايج اين پژوهش ، بين اشتياق تحصيلي و هوش هيجاني دانش آموزان رابطۀ مثبت و معناداري وجود دارد و رقابت ، همبستگي و انضباط ، قدرت پيش بيني تغييرات اشتياق تحصيلي را دارند.