ملخص الجهاز:
"به عنوان مثال: کوچه پر بود از عطر بهار گرد شبنم در هوا جوشیده بود خاک مست تشنه در پایان خواب جامی از باران شب نوشیده بود توصیف فضا بر لعاب برگها خورشید صبح چون طلای گرم سوزان میچکید از تن گلها لبان آفتاب خال بارانهای شب را میمکید او چوی ماری مست از بوی بهار در میان سبزهها خوابیده بود نور خورشید از شکاف پلکها در بلور چشم او افتاده بود توصیف معشوق قطرههای خندهی شیرین او میچکید از آن دو چشم نیمخواب چون شرابی تند در رگهای من جوش میزد خون گرم آفتاب او ز شوق بوسهام دیوانه بود من ز داغ بوسهاش میسوختم مخمل سبز چمن را چنگ چنگ حالت معاشقه میدویدم یا به هم میدوختم میگزیدم با دو دندان گونهاش گونهاش طعمی گس و نمناک داشت چون تمشک نیمرس لبهای او مزهی خورشید و بوی خاک داشت باد نرمی چون پر مرغان صبح فضا دست میسائید بر اندام او سینهاش چون آبها پر موج بود مستی از کف برده بود آرام او سر فرو بردم به جام سینهاش توصیف معاشقه یک نفس بوئیدمش نوشیدمش سایهی خود را بر او انداختم از نگاه آسمان پوشیدمش10 در اشعار نادرپور،توصیف اندام معشوق دو مرحله دارد: الف-قبل از معاشقه که آرام،زیبا و فریبنده است.
مار بازویش چو بر دوشم خزید رعشهیی بیدار شد در پشت من تا فشردم دست او را گرم گرم آب شد چون موم در انگشت من لب گشود از هم چو گلهای انار برق زد دندان مرمر فام او لذت آتش ریخت در رگهای من تا بدن هامان به هم نزدیک شد نبض هامان کوفت از دیوانگی پیش چشم ما جهان تاریک شد 12 اما این نوع اشعار او را میتوان از نظر میزان صراحت و بیپردگی به انواع مختلف تقسیمبندی کرد: الف-گاه ارتباط بین عاشق و معشوق،فقط در حد گفتوگوست."